دشنام
دشنام یا همان فحش یکی از اعمال زشت و قبیح است و متأسفانه در جامعه امروز ما، افراد زیادی به دشنام دادن عادت کردهاند و آن را نیز چندان عمل ناشایستی هم قلمداد نمیکنند. دین مبین اسلام مسلمانان را به شدت از دشنام دهی و فحاشی منع نموده و کسی که مرتکب این عمل شود را مورد نکوهش قرار داده است. در ادامهی این مقاله کوتاه به بررسی بیشتری راجع به دشنام میپردازیم.
سخنرانی حجه الاسلام رفیعی(دشنام)
معنای دشنام
معنای لغوی دشنام
دشنام در اصل دُشتنام بود که دُشت به معنای زشت و ناپسند و نام هم همان معنای امروزی را دارد که در نتیجه دشنام یعنی نام زشت و ناپسند.
معنای اصطلاحی دشنام
دشنام و فحش عبارت است از نسبت دادن نام ها و لقب ها و نسبت های زشت و ناروا به افراد یا اشیاء که با انگیزه دفع عصبانیت یا انتقام جویی و یا حتی از سر عادت صورت می گیرد.
انواع دشنام ها
همان طور که در تعریف اصطلاحی دشنام بیان شد همه دشنام ها به یک صورت نیستند بلکه سه صورت دارد که به شرح زیر می باشد:
- نسبت دادن نام زشت و ناروا: نسبت دادن نام یکی از حیوانات مانند گاو، الاغ، سگ و… یا یکی از اشیاء مانند سیب زمینی، گلابی، آشغال و…
- نسبت دادن لقب زشت و ناروا: نسبت دادن یک لقب قبیح و ناشایست مانند بی شعور، احمق، کودن، بزدل و……
- دادن نسبت های ناروا: نسبت دادن فعلی به شخصی که مرتکب آن فعل نشده است مانند قذف که نسبت دادن گناه زنا یا لواط به دیگری است که در این صورت، کسی که آن ادعا را می کند باید با ۴ شاهد عادل، حرفش را اثبات نماید، در غیر این صورت مستحق حد قذف می باشد که ۸۰ ضربه تازیانه است. اکثر فحش های ناموسی از این نوع دشنام ها هستند.
اسباب و انگیزه های دشنام دادن
خشم و غضب: عصبانیت همیشه موجب بروز ناملایمات و تلخیهاست، خشم میتواند انسان را وادار به انجام اعمال زشتی کند که در حالت عادی حاضر به انجام آنها نیست، در هنگام خشم و غضب ممکن است کنترل اعمال و حرکتها از دست انسان خارج شود و شروع به انجام اعمال ناپسندی چون فحاشی کند. و بعد از فروکش کردن عصبانیت حتی از کارها و سخنان خود پشیمان و ناراحت شود.
عادت: یکی دیگر از دلایلی که بعضی از افراد فحاشی میکنند عادت است، ممکن است که ما در طول روز افرادی را مشاهده کنیم که درحالیکه عصبانی و غضبناک نیستند دشنام از زبانشان نمیافتد، حتی عدهای برای سرگرمی و مثلاً تفریح به یک دیگر فحش و دشنام میدهند. علت به وجود آمدن عادت فحاشی نیز همنشینی و نشستوبرخاست با افراد فحاش است که در این صورت فرد سعی میکند برای اینکه خود را شبیه به نزدیکانش کند او نیز به بدزبانی روی میآورد و بعد از مدتی بدزبانی و فحاشی دیگر تنها یک ترفند برای شبیه شدن و نزدیک شدن به آن افراد نیست بلکه به یک عادت تبدیل شده است که خلاصی از آن کار چندان راحتی نخواهد بود.
مضرات دشنام
دشنام دادن از آنجا که یکی از گناهان بزرگ در اسلام است علاوه مضرات دنیوی، عقوبت اخروی را نیز در پی دارد در زیر به چند نمونه از مهمترین مضرات دشنام اشاره میکنیم.
- دور شدن از خدا: هر گناهی انسان را از خدا دور میکند و این دوری از خدا باعث از بین رفتن شور و نشاط و سرزندگی در حیات هر فردی میشود. هرچند آسیبهای دوری از خدا محدود به نابودی نشاط و سرزندگی نمیشود و خود دوری از خدا سرمنشأ بسیاری از مشکلات و کمبودها در زندگی هر انسانی است اما از بین رفتن نشاط و سرزندگی محسوسترین و تلخترین نتیجه دوری از خداست.
مراد از نشاط و سرزندگی داشتن ظاهری خوشحال و خندان نیست بلکه داشتن حس عمیق و همیشگی خوشبختی و نشاط در قلب است بهصورتی که هیچ مشکلی از مشکلات دنیا نمیتواند ذرهای انسان را اندوهگین و متأثر کند.
- عذاب در آخرت: دشنام دادن مانند هر گناه دیگر دارای عذاب و عقاب در سرای آخرت است. اگر انسان فحاشی بدون اینکه توبه بکند از دنیا برود باید با اعمال زشت و قبیحش که تجسم پیدا میکنند روبهرو شود و در نتیجه عذاب ببیند.
- ایجاد تنفر و از بین رفتن محبوبیت: قطعاً در جامعه کسانی که اهل دشنام و بدگویی هستند نسبت به کسانی که این خصلت را ندارند منفورترند و از طرف دیگر کسی که اهل دشنام و بدزبانی است هرچند ویژگیهای خوب دیگری مانند بخشندگی و… را داشته باشد نمیتواند از لحاظ اجتماعی به جایگاه مناسبی دست پیدا کند و قطعاً دوستان کمی خواهد داشت.
راه های درمان آن
بدزبانی و فحاشی یا همان دشنام دادن از گناهان بزرگ در شریعت اسلام است و علاوه بر آثار دنیوی و مادی نتایج تلخی را نیز در سرای آخرت برای انسان در پی خواهد داشت. بنابراین باید هر مسلمانی تا آنجا که میتواند خود را از این گناه بزرگ دور کند و اگر مبتلا و گرفتار به این گناه شده بود هر چه سریعتر خود را از گناه دشنام دادن و بدزبانی برهاند، اما از چه راههایی میتوان به این مهم دست پیدا کرد؟ در زیر به چند راهکاری که میتواند شما را از گناه دشنام دادن و بدزبانی نجات بدهد اشاره شده است. دقت نمایید که راهکارهای ذکرشده تنها برای رهایی پیدا کردن از این گناه بزرگ نیست بلکه برای پیشگیری و جلوگیری از این گناه نیز کاربرد دارد.
- ذکر و یاد خدا: همانگونه که فراموشی و عدم توجه به خدا منشأ بسیاری از مشکلات و امراض روحی و روانی است، یاد خدا درمانکننده همه مشکلات و نارساییهایی است که هر انسانی میتواند گرفتار آنها بشود. ذکر خدا تا حد زیادی انسان را از گناه دشنام و بدزبانی که مصداق کامل منکر است دور میکند.
- توجه به عواقب و نتایج سوء دشنام: هرکسی که دچار خصیصه زشت دشنام دهی و بدزبانی است یا نگران گرفتاری خود به این گناه است میتواند بهصورت مستمر و همیشگی نتایج منفی که دشنام در دنیا و آخرت به دنبال دارد را از ذهنش بگذراند و به آنها توجه کند تا نجات پیدا کند یا از این گناه در امان بماند.
- دوری از افراد بد زبان و فحاش: یکی آر علتهای شایع فحاشی و دشنام دهی، قرار گرفتن در جمعی است که یکی از خصوصیات بارز آنها دشنام دهی و بدزبانی است. ما تا میتوانیم باید از اینگونه اجتماعات دوریکنیم چون حتی اگر فرد قدرتمندی باشیم و رفتار آنها موجب تغییر رفتار ما نشود باز تأثیرات منفی دیگری را نیز برای روح و روان ما دارد که ممکن است در ابتدا متوجه آنها نشویم.
- کنترل عصبانیت: عصبانیت
یکی از علتهای مهم دشنام و بدزبانی است بنابراین با کنترل عصبانیت میتوان از دشنام
جلوگیری نمود. کنترل عصبانیت ۲ رکن اساسی و مهم دارد:
- دفع عوامل شکل گیری عصبانیت: تا آنجا که ممکن است باید از عواملی که موجب میشود عصبانی بشویم دوری کنیم و آنها را از بین ببریم بهعنوان مثال اگر ماندن در ترافیک ما را عصبانی میکند میتوانیم از خیابانهایی که خلوتتر است برویم و یا میتوانیم ساعاتی را برای رانندگی انتخاب کنیم که مطمئن هستیم در آن ساعات ترافیکی وجود ندارد.
- تمرین و خودسازی برای فرو بردن خشم: دفع عوامل شکلگیری عصبانیت راه خوبی برای کنترل عصبانیت است اما نمیتواند بهطور کلی انسان را از عصبانی شدن منصرف کند چراکه خیلی از اوقات ما به خاطر مسائلی که غیرقابل پیشبینی بودهاند عصبانی میشویم و نمیتوانیم بهطور کلی صورت مسئله را پاک کنیم بنابراین باید خودسازی و تمرین کنیم. یکی از تمرینهای اساسی این است که هنگامیکه دچار عصبانیتهای خفیف میشویم نه تنها بر اساس عصبانیت خود عمل نکنیم بلکه ضد آن عمل کنیم تا هنگام عصبانیتهای شدید قدرت کافی برای کنترل رفتارهای خود داشته باشیم.
نحوی برخورد با فرد دشنام دهنده
یکی از سؤالاتی که ممکن است در ذهن پدید بیاید این است که چگونه با کسی که به ما دشنام میدهد رفتار کنیم؟ اولین و مهمترین چیزی که باید در نظر داشته باشیم این است که هرگز نباید خودمان شروع به فحاشی و بدزبانی کنیم. پاسخ دشنام را هیچوقت با دشنام ندهید چراکه علاوه بر اینکه آن فرد را در ادامه بدزبانی و فحاشی جسورتر میکند هیچوقت هم متوجه زشتی عملش نخواهد شد بنابراین هنگامی کسی به شما ناسزا گفت خونسردی خود را حفظ کنید و شما به او ناسزا نگویید.
نوع حرکت بعدی ما بستگی به طرف مقابل دارد اگر طرف مقابل به خاطر عصبانیت و خشم و غضبش دشنام میدهد باید در ابتدا سعی کنیم که او را آرام کنیم و اگر امکان آرام کردن او نبود فوراً محل را ترک کنیم و صحبت با او را به وقت دیگری موکول کنیم.
اما اگر فردی که به ما از سر عادت دشنام میدهد باید ببینیم اگر احتمال تأثیر نهی از منکر بود او را نصیحت کنیم و به او زشتی و قباحت عملش را نشان دهیم اگر هم آن فرد به هیچ صراطی مستقیم نبود با قاطعیت هر چه تمامتر با او برخورد نماییم و بعد از آن تا میتوانیم از او دوری کنیم.
دشنام در اسلام
اسلام بهعنوان دینی کامل و جامعی که همه انسانها را به خوبیها و زیباییها دعوت میکند و از همه بدیها و زشتیها باز میدارد و از آنها نهی میکند، از دشنام دادن و بدزبانی بهشدت نهی میکند و از آن بهعنوان عملی قبیح و ناپسند یاد میکند. در این بخش به تعدادی از آیات و روایات موجود در این زمینه میپردازیم.
در قرآن
آیات زیادی در قرآن کریم وجود دارند که دشنام دادن و بدزبانی را مذمت کرده اند که در زیر ۲ نمونه را مشاهده می کنید.
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا یَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسَى أَنْ یَکُونُوا خَیْرًا مِنْهُمْ وَلَا نِسَاءٌ مِنْ نِسَاءٍ عَسَى أَنْ یَکُنَّ خَیْرًا مِنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنْفُسَکُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمَانِ وَمَنْ لَمْ یَتُبْ فَأُولَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿سوره حجرات آیه ۱۱﴾
ای کسانی که ایمان آورده اید نباید گروهی از مردان شما گروه دیگر را استهزا کنند، شاید آنها از اینها بهتر باشند، و نه زنانی از زنان دیگر شاید آنان بهتر از اینان باشند، و یکدیگر را مورد طعن و عیبجوئی قرار ندهید، و با القاب زشت و ناپسند یاد نکنید، بسیار بد است که بر کسی بعد از ایمان نام کفر بگذارید، و آنها که توبه نکنند ظالم و ستمگرند.
وَلَا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَیْرِ عِلْمٍ کَذَلِکَ زَیَّنَّا لِکُلِّ أُمَّهٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَیُنَبِّئُهُمْ بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿سوره انعام آیه ۱۰۸﴾
و معبودانی را که کافران به جای خدا می پرستند، دشنام ندهید، که آنان هم از روی دشمنی و نادانی خدا را دشنام خواهند داد. این گونه برای هر امتی عملشان را آراستیم [تا به کیفر لجاجت و عنادشان گمان کنند که آنچه انجام می دهند نیکوست،] سپس بازگشت همه آنان به سوی پروردگارشان خواهد بود، پس آنان را به اعمالی که همواره انجام می دادند، آگاه می کند.
در روایات اهلبیت علیهمالسلام
ائمه معصومین علیهالسلام همانگونه که خود از زشتیها به دور بودهاند مردم را نیز از آنها نهی میفرمودند. احادیث و روایات زیادی در رابطه با نهی از دشنام دادن بهدست ما رسیده است که به چند نمونه از آنها اشاره میکنیم.
پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله: لا تَسُبُّوا الناسَ فَـتَـکتَسِبُوا العَداوَهَ بَینَهُم. اصول کافى ج۲، ص۳۶۰، ح ۳
به مردم ناسزا نگویید، که با این کار در میان آنها دشمن پیدا مى کنید.
امام علی علیهالسلام: مَن عابَ عِیبَ، و مَن شَتَمَ اُجیبَ، و مَن غَرَسَ أشجارَ التُّقى اجتَنى ثِمارَ المُنى. بحارالانوار ج ۷۵ ، ص ۷۹
هر که عیبجویى کند، عیبجویى شود و هر که ناسزا گوید، پاسخ (ناسزا) شنود و هر که درختهاى تقوا بنشاند، میوه هاى آرزوها را بچیند.
امام باقر علیهالسلام: إِنَّ اللّه عَز َّوَ جَلَّ یُحِبُّ المُداعِبَ فِى الجَماعَهِ بِلا رَفَثٍ. اصول کافى ج۲، ص۶۶۳، ح۴
خداوند عزوجل دوست دارد کسى را که در میان جمع شوخى کند به شرط آن که ناسزا نگوید.
امام علی علیهالسلام خطاب به قنبر هنگامیکه قصد کرده بود به کسی که به او دشنام داده، دشنام دهد: مَهْلاً یا قَنبرُ! دَعْ شاتِمَکَ مُهانا تُرْضِ الرَّحمنَ و تُسخِطِ الشَّیطانَ و تُعاقِبْ عَدُوَّکَ، فَوَ الذی فَلَقَ الحَبَّهَ و بَرَأ النَّسَمَهَ ما أرضَى المؤمنُ رَبَّهُ بِمِثلِ الحِلْمِ، و لا أسخَطَ الشَّیطانَ بِمِثلِ الصَّمتِ، و لا عُوقِبَ الأحمَقُ بمِثلِ السُّکوتِ عَنهُ. أمالی شیخ مفید ص ۱۱۸، ح ۲ آرام باش قنبر ! دشنامگوى خود را خوار و سرشکسته بگذار تا خداى رحمان را خشنود و شیطان را ناخشنود کرده و دشمنت را کیفر داده باشى. قسم به خدایى که دانه را شکافت و خلایق را بیافرید، مؤمن پروردگار خود را با چیزى همانند بردبارى و گذشت خشنود نکرد و شیطان را با حربه اى چون خاموشى به خشم نیاورد و احمق را چیزى مانند سکوت در مقابل او کیفر نداد.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.