فایل صوتی حجر(لمعه)

اسلام برای دفاع از حقوق و صیانت از حق مردم، اسباب مختلفی دارد که یکی از موارد دفاع از حق این است که شخص محجور حق تصرف در اموال خود را ندارد.چون ممکن است اموال خود یا دیگران را تباه سازد و به طور ناخواسته حق خود یا دیگران را از بین ببرد.لذا این باب از ابواب مهم علم فقه است که مصنف لمعه هم در باره آن در کتابش بحث می کند.ما هم در این بخش، صوت باب حجر لمعه استاد سید حسین هاشمیان را برای دانلود در اختیار شما قرار می دهیم تا استفاده کنید.

فایل صوتی باب حجر لمعه

نام فایلدانلود فایل
فایل زیپ شده تمام صوت های باب حجر لمعه استاد هاشمیاندانلود فایل
صوت های حجر به صورت تفکیک شده درس به درسدانلود فایل

باب حجر در لمعه

مصنف در بحث حجر، اسبابی را که باعث ایجاد مهجوریت و حجر می شوند، بیان می کنند.
مصنف اسباب را اینطور بیان می کند که اگر بالغ نباشد و مجنون و دیوانه باشد و آزاد نباشد و بنده باشد و مریضی که در حال موت باشد که در مازاد ثلث مال خودش ممنوع التصرف است و یا اینکه سفیه و مفلس باشد.اینها مواردی است که مصنف به عنوان اسباب حجر در کتاب لمعه آنها را نام می برد و در باره آنها بحث می کند.

سرفصل های باب حجر در لمعه

و اسبابه سته:

  1. الصغر
  2. الجنون
  3. الرق
  4. الفلس
  5. والسفه
  6. المرض المتصل بالموت

معنای حجر

در لغت

در لغت نامه دهخدا آمده است که حجر به معنای بازداشتن است

در اصطلاح و شرع

در اصطلاح و شرع، حجر عبارت است از اینکه کسی را از تصرف در اموالش بازداریم

اقسام حجر

حجر به دو گونه است:

  1. حجر عام: به گونه ای است که شخص از تمام تصرفات در اموال و اجرای حق محروم است مثلا دیوانه که در همه تصرفات خود مممنوع است.
  2. حجر خاص: به گونه ای است که شخص در بخشی از تصرفات در اموال خود محروم است مثلا سفیه که ممنوعیت او فقط در امور مالی است.

اسباب حجر

اسبابی که باعث به وجود آوردن مهجوریت می شوند شش مورد می باشد که عبارتند از:

  1. صغر( صغیر بردو نوع است: صغیر غیر ممیز که فقط با نظارت ولی یا قیم می توانند اعمال حقوقی را انجام دهند و صغیر ممیز که بعضی از امور را می تواند بدون نظارت ولی و قیم مثل خریدن چیزی کوچک از مغازه را انجام دهد )
  2. جنون (فردی که قوه عقلی ندارد و تمام تکالیف از وی ساقط است)
  3. بردگی و رقیت
  4. سفاهت ( کسی که نمی تواند به سبب سبک مغزی مال خود را حفظ کند و اموالش را در راههای غیر صحیح مصرف می کند)
  5. ورشکستگی (کسی که مال او از بدهی او کمتر است)
  6. مرض منجر به فوت( که مریض در بیشتر از ثلث مال خود نمی تواند تصرف کند)

اثبات حجر و رفع آن

اثبات حجر

حجر مفلس: فقها عقیده دارند که برای حجر مفلس باید قاضی حکم بدهد و بدون حکم قاضی نمی توان این کار را انجام داد.
حجر سفیه: برای اثبات حجر سفیه هم مثل مفلس، حکم قاضی لازم است.مخصوصا اگر سفاهت بعد از بلوغ اتفاق افتاده باشد.
در بقیه موارد: در بقیه موارد غیر از دو مورد بالا نیاز به حکم قاضی نیست.البته بعضی فقها در باره حجر مرتد قائلند که حکم قاضی باید باشد.


رفع حجر

رفع حجر مفلس: اگر مال را میان طلبکاران تقسیم کند، حجر او پایان می پذیرد.
رفع حجر مفلس و سفیه: در رفع حج این دو مورد نیاز به حکم قاضی نیست ولی بعضی از فقها حکم قاضی را لازم دانستند.
رفع حجر در کودک: در کودک هم رفع حجر با بلوغ او البته بعد از آزمودن او بعد از بلوغ، تحقق پیدا می کند.

ولی و قیم محجورین

افراد محجور برای اینکه کارشان مختل نماند باید از طریق ولی یا قیم کارهای خود را انجام دهند.
مشهور فقها عقیده دارند که ولایت صغار و مجانین به ترتیب بر عهده ی چهار مورد، پدر، جد پدری، وصی آنها، حاکم اسلامی است.
اکثر فقها هم ولایت اموال مفلس و سفیه را بر عهده ی حاکم اسلامی می دانند

حجر کودک

اینکه کودک محجور است از طریق آیات و روایات و اجماع قابل اثبات است.

اجماع

علامه حلی و فقهای دیگر نظیر ابن فهد حلی و مقدس اردبیلی و مقداد سیوری و … ادعای اجماع بر حجر کودک صغیر کرده اند.

قرآن


اما آیاتی از قرآن هم این قضیه را اثبات می کنند که برای نمونه به یکی از آنها اشاره می کنیم.

مثلا در آیه ششم سوره نساء آمده است: وَ ابتَلوُا الیَتَمَی حَتَّی اِذَا بَلَغُوا النَّکَاحَ فَاِن آنَستُم مِّنهُم رُشداً فادفَعُوآ اِلَیهِم اَموَالَهُم (و یتیمان را [نسبت به امور زندگی] بیازمایید تا زمانی که به حدّ ازدواج برسند، پس اگر در آنان رشد لازم را یافتید اموالشان را به خودشان بدهید و آن را از [ترس] آنکه مبادا به سن رشد رسند [و از شما بگیرند] به اسراف وشتاب مخورید)

روایات

در روایات هم آمده است که هشام از امام صادق علیه السلام نقل می کند که امام فرمودند: انقِطَاعُ یتُمِ الیَتِیم بِالاِحتِلَام وَ هُوَ اَشُّدُهُ، وَ اِنِ احتَلَمَ وَ لَم یُؤنَس مِنهُ رُشدُهُ وَ کَانَ سَفیِهَاً اَو ضَعیِفاً فَلیُمسِک عَنهُ وَلیُّهُ مَالَهُ
که خروج یتیم را از حالت یتیم بودن؛ بعد از بلوغ و احتلام می داند و می فرماید آن زمانی هست که یتیم قوی شده باشد یعنی هم رشد جسمانی کرده باشد و هم رشد عقلانی و فکری.
حضرت ادامه می دهد که اگر فقط رشد جسمانی کرده باشد ولی رشد عقلانی و فکری نکرده باشد، باید از دادن اموال به وی خودداری شود.

بعضی از احکام حجر

  • فقط در ورشکستگی و سفاهت باید قاضی حکم به محجوریت بدهد ولی در بقیه موارد نیاز به حکم حاکم نیست.
  • مهجوریت شخص سفیه و مفلس فقط شامل مواردی است که جنبه مالی دارد و شامل جنبه های غیر مالی مثل طلاق نمی شوند.
  • شخص سفیه هم در اعمال و هم در عبادات خود نمی تواند اجازه دهد ولی شخص مفلس فقط در اموال خود نمی تواند اجازه دهد.
  • مرتد ملی هم به نظر فقها از تصرف در اموال و معاملات خود محجور است تا زمانی که توبه کند.
  • از دیدگاه اهل سنت اسباب حجر فقط سه موردند که عبارتند از: صغر و برده بودن و جنون.
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.