فایل صوتی صلح (لمعه)

بشریت در زندگی خود گاهی دچار اختلاف با هم نوع خود می شود که این اختلافات ممکن است به تنازعات و اختلافات سنگین شود و خساراتی بر جای گذارد.از راه حل های اسلام برای جلوگیری از این اتفاقات، عقد صلح است.اگر چه از عقد صلح در موارد غیر نزاع مثل عقد بیع هم می توان استفاده کرد.
عقد صلح به سید الاحکام شناخته می شود.مصنف لمعه هم در کتابش از این عقد مهم بحث می کند و ما هم برای استفاده بیشتر شما مخاطب گرامی، فایل های صوتی باب صلح استاد سید حسین هاشمیان را برای دانلود قرار داده ایم تا استفاده نمایید.

صوتی-صلح

فایل صوتی باب صلح لمعه

نام فایلدانلود فایل
جلسه ۱دانلود فایل
جلسه ۲دانلود فایل
جلسه ۳دانلود فایل
جلسه ۴دانلود فایل
جلسه ۵دانلود فایل
جلسه ۶دانلود فایل
جلسه ۷دانلود فایل

باب صلح در لمعه

مصنف در ابتدای بحث صلح می فرماید که عقد صلح چه نزاعی واقع شده شود یا نه، جایز است مگر اینکه حلالی را حرام و یا حلالی را حرام کند.سپس می فرماید که برای ایجاد عقد باید ایجاب و قبول از دو طرف عقدی که عاقل و بالغ و رشید هستند لازم است.
در ادامه می فرماید کسی که طلب صلح کرده نمی توان گفت این طلب اقرار به نفع طرف مقابل است.و صلح در مقابل عوض مساوی یا کمتر و یا غیر جنس صحیح است.
مصنف در پایان مسائلی را بیان می کند و بحث را تمام می کند.

سرفصل های باب صلح در لمعه

  • و هو جائز مع الإقرار و الإنکار
  • و یصح الصلح على کل من العین و المنفعه
  • مسائل

تعریف صلح

صلح در لغت

در تعریف صلح در لغت آمده است که به معنی سازش کردن و توافق و دوستی است

صلح در اصطلاح و فقه

در اصطلاح فقهی صلح به این معناست که برای انجام کاری توافق و سازشی صورت گیرد.درعقد صلح لازم نیست حتما از قبل یک نزاعی باشد و برای حل این نزاع، صلحی انجام شود.بلکه در مواقع غیر نزاع هم می توان از صلح استفاده کرد.
مثلا بیعی انجام می شود ولی برای آزاد بودن از قید و بند و شروط عقد بیع، آن را در قالب صلح می آورند.

انواع صلح

عقد صلح ممکن است به این دو صورت منعقد شود:

  1. صلح معاوضی: که این نوع از عقد صلح، در برابر عوضی انجام می پذیرد.
  2. صلح غیر معاوضی: که در این نوع از عقد صلح، عوضی دریافت نمی شود و بدون عوض انجام می پذیرد.

تقسیم بندی دیگر صلح

صلح را می توان از زاویه ی دیگری هم تقسیم بندی کرد.

  1. صلح بر ای رفع خصومت و دعوا: که این نوع صلح برای خاتمه دادن به دعوای دو طرف منعقد می شود.
  2. صلح جایگزین معامله: صلحی است که جایگزین عقود دیگر می شود.مثلا به جای عقد بیع، عقد صلح منعقد می شود و همان داد و ستد در قالب صلح انجام می شود.اما از آنجایی که عقد بیع دارای عوضی برابر هست ولی در صلح نیاز نیست که حتما عوض برابر باشد.بلکه عوض کمتر از معوض هم باشد و یا حتی ناچیز هم باشد صحیح است.

ارکان عقد صلح

  1. مُصالح: کسی است که مال خود را برای انعقاد عقد صلح می دهد.
  2. متصالح: کسی که مال را از مُصالح قبول می کند.
  3. مال الصلح: مالی(پول و مال) که برای انجام و انعقاد صلح پرداخت می شود

صحت صلح

برای صحیح واقع شدن عقد صلح، باید شرایطی محیا باشد که عبارتند از:

  • طرفین عقد، عاقل و بالغ و رشید باشند
  • مورد صلح، موردی مشروع باشد.یعنی به واسطه عقد صلح، حرامی حلال و یا حلالی حرام نشود.
  • اگر برای فرار کردن از ادای دین، عقد صلح واقع شود صحیح نیست.چون ورود خسارت بر طلبکار عقد را باطل می کند و این نوع صلح موجب ضرر بر طلبکار می شود و باطل است.
  • اگر بر امر باطلی صلح انجام شود، صلح باطل است.مثلا اگر صلح بر ماهی در دریا انجام شود.
  • صلح بر مالی صورت گیرد که یک طرف صلح مالک آن باشد و صلح بر غیر مال خود، مثل مال دیگران، صحبح نیست.

جایگزینی صلح با عقود دیگر

عقد صلح، خود عقدی مستقل است ولی می تواند به جای عقود دیگر واقع شود و فایده آن عقود را داشته باشد نه آن طوری که شیخ طوسی گفته است که مثل آن عقود و با آن عقود یکسان باشد.
عقد صلح می تواند فایده عقودی مثل بیع و اجاره و عاریه و هبه و ابراء را داشته باشد و جایگزین این عقود شود.
یعنی در عقد بیع، به جای عقد بیع، عقد صلح انجام می شود و فایده بیع که انتقال ثمن و مثمن به بایع و مشتری است را دارد.

فسح عقد صلح

به واسطه لزوم در عقد صلح، امکان فسخ وجود ندارد .مگر اینکه خیاری شرط شده باشد یا اقاله صورت گیرد.
در عقد صلح هم مثل بقیه عقود امکان دارد هر یک از خیارات مخصوص به بیع جاری شود.اما در قانون آمده است که فقط خیار تدلیس موجب فسخ در عقد صلح می شود.
البته چون خیار تدلیس بیشتر مورد استفاده ومبتلابه است لذا در قانون هم فقط از این خیار نام برده شده است.البته بقیه خیارات هم می تواند در صلح جاری شود.
اقاله هم بر اساس قانون خود می تواند در عقد صلح جاری شود.

عقد صلح به نفع یا ضرر شخص ثالث

اگر عقد صلح طوری منعقد شود که با نظم عمومی در تضاد باشد، این گونه عقد صلحی صحیح نیست.مثلا در جایی که از عقد صلح به عنوان پوششی برای محروم کردن شخصی از حق خود باشد صحیح نیست.مثل اینکه عقد صلحی صورت گیرد ولی پوششی باشد برای اینکه شخصی شریکش را از حق شفعه محروم کند.
همچنین می توان در عقد صلح شرطی کرد که به نفع شخص ثالث باشد.مثلا اینگونه باشد که عقد صلحی بین دو شخص الف و ب منعقد شود به شرطی که شخص الف یا ب، کاری را که به نفع شخص ثالث هست انجام دهد.

احکام دیگر عقد صلح

  • اگر کسی درخواست صلح داد و یا عقد صلحی را پذیرفت نمی توان گفت که حق با او نیست.یعنی در واقع کسی می تواند هم حق با او باشد و هم قرار داد صلح را بپذیرد یا آن را پیشنهاد دهد.
  • اگر کسی برای امور خود وکیل داشته باشد، این وکیل نمی تواند منعقد کننده عقد صلح باشد مگر اینکه موکل صراحتا در وکالت نامه آورده باشد که او می تواند چنین کاری می تواند بکند.
  • اگر بدهکار از مقدار بدهی خود آگاه باشد ولی طلب کار آگاه نباشد،و مقدار کمتر از بدهی واقعی را بدهی خود قلمداد کند و قرارداد بر اساس علم طلبکار بسته شود، صحیح نیست و بدهکار به اندازه باقیمانده مدیون است.مگر اینکه طلبکار را آگاه کند و طلبکار رضایت دهد.
  • اگر بر چیزی صلح واقع شود و بعد از صلح مشخص شود که مال، زمان انعقاد صلح از بین رفته بود، عقد صلح باطل است.
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.