فایل صوتی وکالت (لمعه)

گاهی وقت ها کاری را که خودمان توانایی انجام دادن آن را داریم، به عهده ی دیگران می گذاریم تا از طرف ما و به نیابت از ما آن را انجام دهد.به این کار وکالت می گویند که در ادامه درباره ی آن بحث می کنیم.
از بحث هایی که مصنف درباره ی آن در لمعه بجث می کند، بحث وکالت است که ما هم صوت های باب وکالت  استاد اشتهاردی را برای دانلود شما مخاطب گرامی قرار داده ایم.

فایل صوتی باب وکالت لمعه

باب وکالت در لمعه

در باب وکالت لمعه، مصنف وکالت را تعریف می کند و در ادامه درباره ی ایجاب و قبول آن و اینکه باید وکالت منجّز باشد و عقدی جایز است بحث می کند.
سپس مصنف راه های بطلان وکالت را بیان می کند و می فرماید که در هر موردی که غرض شارع انجام آن کار توسط خود مکلف نباشد، وکالت صحیح است.
سپس شرایط دو طرف عقد را بیان می کند و می فرماید افراد متشخص باید برای انجام امورات خود وکیل بگیرند.و راههای اثبات وکالت را بیان می کند.
در پایان هم راه هایی برای حل اختلاف در موردی که اختلاف بین وکیل و موکل پیش آمد را بیان می کند.

سرفصل های باب وکالت در لمعه

• و هی استنابه فی التصرف
• و ایجابها
• و قبولها
• و هی جائزه من الطرفین
• و انما تصح الوکاله فیما لا یتعلق غرض الشارع یایقاعه من مباشربعینه
• و لابد من الکمال المتعاقدین
• و تجوز الوکالهفی الطلاق للحاضر
• و لا یجوز للوکیل ان یوکل
• و یستحب ان یکون الوکیل تام البصیره
• و لا تبطل الوکاله بارتداد الوکیل
• و لا یتجاوز الوکیل ما حد له
• و تثبت الوکاله بعدلین
• و الوکیل امین
• و یجب علیه تسلیم ما فی یده الی الموکل اذا طولب به
• و یجوز للوکیل تولی طرفی العقد باذن الموکل
• و لو اختلفا فی اصل الوکاله حلف المنکر
• و لو اختلفا فی الرد حلف الموکل
• و لو اختلفا فی التلف
• و لو زوجه امراه بدعوی الوکاله
• و لو اختلفا فی تصرف الوکیل

معنای وکالت

وکالت در لغت

در معنای وکالت در لغت نامه دهخدا آمده است که به معنای واگذاری است.

وکالت در فقه و اصطلاح

در اصطلاح و فقه وکالت عبارت است از اینکه شخصی کاری که خودش قادر بر انجام آن است را برای انجام دادن به دیگری واگذار کند تا آن شخص این کار را انجام دهد.

ارکان وکالت

1. موکل: کسی که انجام کاری راکه خودش می تواند انجام دهد را از دیگری درخواست می کند.
2. وکیل: کسی که از طرف موکل نائب می شود تا کار خواسته شده موکل را انجام دهد.

اهلیت وکیل و موکل

• اهلیت موکل: موکل باید کارهایی را به وکیل بسپارد که خود از عهده ی انجام آن بر می آید.در اینصورت فرد سفیه می تواند در امور غیر مالی خود مثل طلاق، وکیل بگیرد.ولی مجنون نمی تواند چنین کاری را انجام دهد.چون مجنون توانایی انجام کارهای ارادی را ندارد.
• اهلیت وکیل: وکیل هم مثل موکل باید دارای اهلیت باشد تا بتواند به نیابت از موکل، کارهای او را انجام بدهد.در نتیجه دیوانه وکیل هم نمی تواند واقع شود.چون درکی از انجام عمل ارادی ندارد و قادر بر انجام امور ارادی نیست.

شرایط صحت وکالت

شرایطی که باید وجود داشته باشد تا امر وکالت صحیح واقع شود عبارتند از:

1. بلوغ و عقل داشتن و محجور نبودن وکیل و موکل(اهلیت داشتن)
2. ممنوع التصرف نبودن موکل در کاری که انجام آن کار را به وکیل سپرده است.
3. کاری که موکل به وکیل می سپارد باید در مالکیت موکل باشد.
4. کاری که موکل به وکیل می سپارد باید قابلیت نیابت را داشته باشد.(مثل روزه گرفتن نباشد که قابل نیابت برای انسان زنده نیست)
5. وکالت باید قطعی و منجز باشد.بنابراین اگر مشروط به شرطی در آینده شود باطل است.

وکالت فضولی

در مواردی ممکن است فردی به وکالت از طرف دیگری، کارهایی را از طرف موکل خود انجام دهد.مثلا خرید و فروشی انجام دهد.در اینصورت:

• اگر کار انجام شده از جانب وکیل را اجازه دهد، وکالت و کار انجام شده درست است.
• و اگر اجازه ندهد، وکالت و کار انجام شده باطل است.

حق توکیل

اگر شخصی برای انجام امور خود وکیل مناسبی نمی شناسد.در نتیجه به یک نفر وکالت می دهد تا وکیلی مناسب برای انجام امور وی پیدا کند به این چنین اختیاری، حق توکیل می گویند.

انواع وکالت

وکالت به دو نوع تقسیم می شود.

1. وکالت عام: موکل، شخص را در انجام کاری مشخص و خاص وکیل می کند( مثل فروش ماشین)
2. وکالت خاص: کاری که موکل به وکیل می سپارد تا انجام دهد، کار خاصی نیست و عام است.(مثلا می گوید تو در همه ی امور وکیل من هستی)

فرق نیابت با وکالت

معنای نیابت نسبت به وکالت معنای عام تری هست و در واقع رابطه بین این دو رابطه عموم و خصوص مطلق است.چون نیابت بر دو نوع است که عبارتند از: نیابت شرعی و نیابت توافقی.
وکالت در واقع همان نیابت توافقی است که با صورت گرفتن توافق بین دو نفر مبنی بر انجام کار شکل می گیرد.پس هر وکالتی، نیابت هم هست ولی هر نیابتی وکالت نیست.

بطلان عقد وکالت

زمانی که اتفاقات زیر بیفتد وکالت باطل می شود.

• موکل بمیرد.
• اگر موکل بیهوش شود.
• ·         اگر موکل محجور و دیوانه شود.
• موضوع وکالت از بین برود.

احکام متفرقه وکالت

• وقتی سفیه نمی تواند در امور مالی خود وکیل بگیرد، حاکم می تواند با نظارت خود، برای سفیه وکیل بگیرد.
• در دعواهایی که طرف مقابل(خصم) مسلمان است، نباید فرد کافر وکیل شود.
• وکالت در کارهایی که شخص باید خودش انجام دهد جایز نیست.مثل نماز و روزه
• اگر موکل بیهوش شود و دوباره به هوش آید و وکیل بدون اذن دوباره ی وی کارهای او را انجام دهد باطل است.چون بعد از به هوش آمدن باید اذن جدید در وکالت بدهد.
• عقد وکالت، عقدی جایز است و در نتیجه هر دو طرف می توانند آن را فسخ کنند.
• کسی که ورشکسته شده است می تواند وکالت کسی را قبول کند ولی خودش نمی تواند خودش وکیل بگیرد(موکل شود).
• اثری که عقد وکالت برجای می گذارد، اعطای نیابت به وکیل است.