جواهر البلاغه – احوال مخاطب – جلسه ۸

احوال مخاطب یکی از مواردی است که هر متکلم و نویسنده ای باید مد نظر داشته باشد تا گفته و یا نوشته اش مورد قبول واقع شود و از منظر بلاغت و فصاحت نمره ای عالی گیرد.

فیلم آموزشی احوال مخاطب

وقتی که غرض ما از کلام٬ واضح کردن و آشکار کردن مطالب مجهول برای مخاطب می باشد واجب است که متکلم با مخاطب همانند رابطه ی یک طبیب با مریض٬ رفتار کند. یعنی اول احوال مخاطب را تشخیص دهد و سپس آن امری که برای مخاطب مورد نیاز است را پیاده سازی نماید.
پس به خاطر همین شناسایی احوال مخاطب است که در اسلوب ها و روش های خبر اختلاف پیش می آید. حال با توجه به این موضوع٫ احوال مخاطب رامی توان به ۳ نوع تقسیم نمود:
  • مخاطب خالی الذهن باشد. به این معنا که مخاطب هیچ چیزی از خبری که متکلم می خواهد بگوید٬ نمی داند. در این مقام اگر بیشتر از نیاز سخن بگوییم زائد است و اگر کمتر از مقدار خود سخن گوییم «مخل کلام» می شود.
  • مخاطب شک دارد. یعنی اینکه خالی الذهن نیست اما چیز زیادی نیز نمی داند. مانند اینکه مخاطب می داند کسی ایستاده است اما نمی داند این شخص کیست. در اینجا ما می گوییم:« همانا علی ایستاده است»
  • سومین مورد از احوال مخاطب منکر باشد. در این مقام  نیاز است که جمله با تاکید و توضیح بیشتر بیان شود زیرا مخاطب ما خبر ما را انکار می کند و نمی خواهد که خبر ما را بپذیرد.

لازم به ذکر است که شخص منکر درجه بندی دارد. گاهی اوقات می شود با یک قسم این شخص را اقناع نمود و یا اینکه با دو تاکید پشت سر هم و یا اینکه با آوردن یک یا چند شاهد مخاطب را اقناع نمود  که این درجه ی انکار بسته به مخاطب دارد.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.