دروغ یکی از عادت های زشت اخلاقی است که چه در آموزه­های اسلامی و چه در آیین اخلاقی و رفتاری غیر اسلامی، مورد نکوهش قرار گرفته است.

سخنرانی ایت الله دانشمند

تعریف دروغ

دروغ به معنای سخن خلاف واقع است که در عربی به آن کذب می گویند که نقطه مقابل صدق است. دروغ علاوه بر این که در سخن به کار می رود بلکه در عمل و نوشتار انسان سرایت می کند مثلا مطلبی نوشته شود که از حقیقت دور باشد.

دوره کاربردی ترک گناه

حکم شرعی دروغ

عقل سالم و پاک، دروغ را زشت می شمارد و دروغگو را مستحق تنبیه و کیفر می­داند. در دین مبین اسلام دروغ را به دلیل مغایرت با فطرت آدمی و به خطا انداختن دیگران گناه شمرده است که در بین دیگر گناهان دارای شدت و بیزاری بیشتری است چنان که نبی مکرم اسلام دروغ را هم ردیف با شرک الهی با عنوان اکبر کبائر بیان کرده است.[۱]

دروغ از دیدگاه قرآن و روایات

قرآن

در قرآن کریم در آیات متعددی خداوند به زشتی و نادرستی دروغ و منفور بودن آن اشاره می کند و آن را گناه بزرگی بر می­شمارد “یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ کَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّه‏”[۲] ای کسانی که ایمان آورده­اید چرا سخنی می­گویید که بدان عمل نمی­کنید برای خداوند بسیار ناپسند است که چیزی را بگویید که به آن عمل نمی­کنید.

خداوند متعال فرد درغگو را فردی بی­ایمان معرفی می­کند”إِنَّما یَفْتَرِی الْکَذِبَ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِآیاتِ اللَّه‏ وَ أُولئِکَ هُمُ الْکاذِبُون‏”[۳]

روایات

در این زمینه احادیث فراوانی از اهل بیت علیم الاسلام نقل شده است. امیرالمومنین علیه السلام می­فرماید:” ان اعظم اخطایا عند الله اللسان الکذوب” بزرگترین گناهان نزد خداوند، زبان بسیار دروغگو است.[۴] امام حسن عسکری علیه السلام دروغ را کلید همه زشتی معرفی می­کند ” جُعِلَتِ الْخَبَائِثُ کُلُّهَا فِی بَیْتٍ وَ جُعِلَ مِفْتَاحُهَا الْکَذِبَ.”[۵] زشتی ها در خانه ای گذاشته شده­اند و دروغ را کلید در آن خانه است. پیامبر دروغ را سرآغاز بدی­ها و در نهایت رسیدن به عذاب جهنم ترسیم نموده­اند “إِیَّاکُمْ وَ الْکَذِبَ فَإِنَّ الْکَذِبَ یَهْدِی إِلَى الْفُجُورِ وَ الْفُجُورَ یَهْدِی إِلَى النَّارِ.”[۶] دروغ به سوی بدی­ها هدایت می کند و بدی­ها به سوی جهنم هدایت می­کند.

انواع دروغ

از انواع آن می توان موارد زیر را برشمرد:

  1. دروغ اعتقادی: سخنی که بر خلاف عقیده باشد هم دروغ است مانند منافقان، که سخن و اعتقادشان مغایر با هم بود.[۷]
  2. دروغ رایج: تعارفات و اصطلاحاتی که عموما در جامعه و بین اشخاص رواج دارد هم متاسفاته نوعی از دورغ است.
  3. دورغ مجاز یا مصلحت آمیز: گاهی انسان در شرایطی قرار می­گیرد که ناچار است دروغ بگو و حقیقت را مخفی کند. در این حالت که انسان مجبور است و ضرورت دارد شرع اجازه می دهد که دروغ بگویید البته این استثنا دارای شرایطی است و در روایتی از پیامبر اکرم به آن موارد اشاره “یَا عَلِیُّ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَحَبَّ الْکَذِبَ فِی الصَّلَاحِ وَ أَبْغَضَ الصِّدْقَ فِی الْفَسَاد”[۸]
  4. اصلاح بین مردم: در جایی که برای رفع اختلاف و صلح و آشتی بین مومنین راهی جز دروغ گفتن نباشد در این جا می­توان دروغ گفت.
    1. در جنگ: برای حفظ و دفع ضرر دشمن دروغ گفتن جایز است.
    2. دروغ به زن: گاهی برای حفظ نهاد خانواده حتی به مرد این اجازه داده شده است که به زن خود دروغ بگویی. مثلا در جایی که زن خواسته ای از شوهرش دارد چه مرد قادر بر انجام آن باشد و چه نباشد اما بر او واجب نباشد در این صورت مجاز است که به زن وعده بدهد هر چند آن را بر آورده نکند.[۹] البته در اینجا منظور وعده­های غیر جدی است که بر آورده کردن آن­ها جزو حقوق زن نمی باشد. البته برخی نیز این قسم را دروغ مصلحتی نمی دانند چون معتقدند جزو موارد ضرورت نیست وبلکه دارای مفسده هم می باشد.
    3. دروغ به کودکان: برخی[۱۰]از موارد جواز دروغ بحث دروغ به کودکان را هم جایز دانسته اند و آن را از باب تربیت کودک مجاز می­دانند. البته این مورد هم مخالفانی دارد آن هم به دلیل نقش الگویی والدین و این که باعث دروغگو شدن کودک می شوند،پس جایز نمی دانند.

علل روی آوردن فرد به دروغگویی

دروغگویی افراد دلایل متعددی دارد که برخی ریشه در روح و روان انسان دارد، آنجا که فرد سعی می کند با دروغگویی کمبودهای شخصیتی خود را از دیگران بپوشاند و یا سعی کند خود را فردی متفاوت با خود واقعی اش نشان دهد. فرد به دلیی عقده حقارت و خود کم بینی سعی می کند با زبان دروغ­هایی را درباره خود بگوید و یا با عمل و رفتار خود دروغ می­گوید درمورد موضوعی سخن می گوید که از آن اطلاع ندارد لباسی را می­پوشد که در شان او نیست و طوری خود را نشان می­دهد که واقعا آن گونه نیست همه این کارها دروغ به شمار می­روند هر چند که با زبانی نباشد. گاه علت دروغگویی افراد ریشه در مسائل اعتقادی انسان دارد چنانچه پیامبر می فرمایند:” لَا یَکْذِبُ الْکَاذِب ‏إِلَّا مِنْ مَهَانَهِ نَفْسِهِ ..‏”[۱۱] دروغگو دروغ نمی­گوید مگر اینکه به خاطر پستی روح اش است. این پستی روح به دلیل بی ایمان فرد است ” إِنَّما یَفْتَرِی الْکَذِبَ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِآیاتِ اللَّه‏”[۱۲] قطعا کسانی که دروغ می گویند به خدواند ایمان ندارد. در آیات دیگر که ویژگی­های منافقان را شرح می­دهد اصلی ترین شاخصه رفتاری آنان را دروغگویی معرفی می­کند[۱۳] چرا که آنان با پنهان کردن شخصیت واقعی و اعتقادشان، در صدد فریب دیگران هستند.

آثار و زیان ها

برای دروغ در قرآن و حدیث، به دلیل اهمیت موضوع و بزرگی گناه،  آثار و کیفرهای بسیاری را ذکر کرده­اند چه در دنیا و چه در جهان آخرت:

آثار دنیوی

در روایات متعدد عوارض دنیوی زیادی را برای دروغگو آورده­اند از جمله:

  • بی آبرو شدن “…مَنْ کَثُرَ کَذِبُهُ ذَهَبَ بَهَاؤُه “[۱۴] هر که دروغش زیاد شد، آبرویش برود.
  • فراموشی ” إِنَّ مِمَّا أَعَانَ اللَّهُ بِهِ عَلَى الْکَذَّابِینَ النِّسْیَان [۱۵]عبید بن زراره گوید: شنیدم حضرت صادق علیه السلام می­فرمود: از چیزهائى که خداوند بوسیله آن بدروغگویان کمک کرده است فراموشى است.
  • محرومیت از نماز شب ” إِنَّ الرَّجُلَ لَیَکْذِبُ الْکَذِبَهَ فَیُحْرَمُ بِهَا صَلَاهَ اللَّیْلِ فَإِذَا حُرِمَ صَلَاهَ اللَّیْلِ حُرِمَ بِهَا الرِّزْقَ[۱۶] مردى دروغ مى گوید به اندازه اى که از نماز شب محروم مى گردد، و هر گاه از نماز شب محروم شد از روزى هم محروم مى شود.
  • دروغگو مردانگی و بزرگواری ندارد ” لَیْسَ لِکَذَّابٍ مُرُوَّهٌ”[۱۷]
  • ایجاد فقر ” عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام قَالَ اعْتِیَادُ الْکَذِبِ یُورِثُ الْفَقْرَ”[۱۸] عادت به دروغگویی فقر می­آورد.

آثار اخروی

همان­ طور که بیان شد دروغ یک گناه کبیره است که زشتی زیادی دارد که هم در این دنیا اثراتی سویی را برجای می­گذار و هم در آن دیار که محل حساب و کتاب است عذاب سختی برای دروغگویان بیان کرده­اند. پیامبر فرموده از دروغ بپرهیزید دروغ از فجور و ستمکاری است و دروغگو و فاجر در آتش جای دارند.[۱۹] خداوند در چند جای قرآن با تعابیر مختلف بیان نموده است که دروغگو را هدایت نمی کند همانند آیه۳ سوره زمر” إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی مَنْ هُوَ کاذِبٌ کَفَّار” خداوند آن کس که دروغگو و کفران کننده است را هدایت نمی­کند. بی شک کسی که مورد عنایت و هدایت الهی قرار نگرفته باشد پس نمی توان امید آن داشت که راهی به جز عذاب سخت جهنم در انتظار او خواهد بود.

راه های درمان

برای درمان هر دردی، باید ابتدا علل بروز و به وجود آمدن آن درد را جستجو کرد. در بخش علل دروغگویی افراد عوامل روی آوردن افراد به دروغگویی بررسی شد. برای درمان هم بایستی از مسیر روحی و روانی و اعتقادی وارد شد تا نتیجه بخش واقع شود. باید دانست که دروغ هر چند که ممکن است در مقطعی باعث موفقیت و یا راه نجات او شود ولی این امر مقطعی و کوتاه مدت است و باعث بی آبرویی فرد می شود باید دانست که ایجاد شان اجتماعی و مقام و ثروتی که با دروغ بخواهد به وجود بیاید دوام ندارد و زودگذر است. انسان برای ایجاد شخصیت موفق و پایدار باید به دنبال راه­های مطمئنی و درست باشد چرا که در این صورت خدواند هم او را یاری خواهد کرد. از طرفی هم باید پایه­های اعتقادی و دینی خود را تقویت کند چرا که در روایت وارده از معصوم، علت دروغگویی را کمی ایمان خوانده بود و بی ایمان باعث بروز دروغ های مکرر و گناهان دیگر می شود و همچنین با آشنایی از روایات و آیات قرآن، پی به شدت گناه و عواقب و عذاب­های آن می برد.

[۱] مستدرک الوسیله،ج۱۷ ص۴۱۶

[۲] صف/۲-۳

[۳] نحل/۱۰۵

[۴] .(المحجه البیضاء ،ج۵ ص۲۴۳)

[۵] جامع الاخبار،ص۱۴۸

[۶] همان

[۷] توبه/۷۷

[۸] من لا یحضره الفقیه ج ۴ ص ۳۵۳

[۹] .(معراج السعاده، احمد نراقی، ص۵۷۵)

[۱۰] (جامع السعادات،ج ۲ص۳۲۶ – مصباح الفقاهه،ج۲ص۱۲۷- احیا علوم الدین ج ۳ ص۱۴۷)

[۱۱] مستدرک الوسیله،ج۹ ص۸۴

[۱۲] نحل/۱۰۵

[۱۳] احزاب/۲۴

[۱۴] (اصول کافی،ج۲،ص۳۴۱)

[۱۵] همان

[۱۶] (همان،ص۳۴۳)

[۱۷] (بحارالانوار ج۶۹ ص۲۶۱)

[۱۸] همان

[۱۹] (مستدرک الوسیله،ج۹ ص ۸۸)