پاسخ به شبهات آقامیری
به بهانهی مناظرهای که بین جناب دکتر رفیعی و جناب آقای آقامیری برگزار شد تصمیم داریم یک اثبات خیلی کوتاه و عقلانی دربارهی مبانیای که جناب آقای دکتر رفیعی بیان کردند، بیان کنم، که این مبانی در مناظره هیچوقت صحبت نشد و به نظرم این مبنا خیلی میتواند بهتر عمل کند چون بر اساس عقل هست و خیلی هم خلاصه هست و برای عموم مردم بسیار مفید خواهد بود.
در این کلیپ ۹ دقیقهای، به صورت عقلی و کامل به شبهات جناب آقای آقامیری به صورت کامل پاسخ داده میشود.
فرضیات قبل از بحث
من قبل از اینکه اثبات را بیان کنم چند تا نکته را تذکر میدهم. همانطور که اگر مناظره را دیده باشد جناب آقای آقا میری از آیه و روایتی برای اثبات صحبت هاشان چیزی بیان نکردند ولی دکتر رفیعی بسیاری از آیات را بیان کردند. ما این را در نظر نمیگیریم که اصلاً مبانی جناب آقا میری بدون آیه و روایت است. یعنی اثباتی که ما میخواهیم انجام بدهیم بدون در نظر گرفتن این اتفاق هست.
نکته دومی که وجود دارد و ما دوباره این را هم در نظر نمیگیریم این است که مبانی جناب آقای آقامیری به سمتی دارد پیش میرود که اسلام را به صورت مسیحیت تبدیل کند. به سمت مسیحیت تحریفشده میبرد. این را هم ما اصلاً در نظر نمیگیریم.
نکته بعدی، نظر جناب آقای آقامیری نظر خیلی نادر و شاذ هست در بین علما. حداقل بنده همچین نظری پیدا نکردم. این را هم در نظر نمیگیریم و ما فرض میکنیم که دوتا استدلال وجود دارد یکی استدلال جناب دکتر رفیعی و یکی هم استدلال جناب آقای آقامیری. و اینها دوتایی مثلاً باهم مساوی هست و ما بااینحال میخواهیم نظر جناب آقای آقا میری را رد کنیم.
با این موارد و کاستیهای استدلال ایشان که از آیات و روایات نیست و اسلام را شبیه مسیحیت تحریفشده میکند و نظر ایشان خیلی نادر هست، این را در نظر نمیگیریم و بااینحال ما میخواهیم اثبات کنیم (رد نظر جناب آقای آقامیری را میخواهیم اثبات کنیم). پس میخواهیم یک اثبات عقلی و خیلی خلاصه را خدمتتان بیان کنیم.
بررسی و خلاصه نظریهها
ما دوتا نظر داشتیم یکی نظر جناب آقای دکتر رفیعی که بهصورت خیلی خلاصه بخواهم بگویم این است که خداوند متعال در کنار آن رحمت واسعهای که دارند غضب هم دارند و جهنم برای کفار ابدی هست و اینطور نیست که مثلاً صدام بیاید یکزمانی در آتش بسوزد و بعد بتواند خارج شود یا شیطان و یزید هم همینطور (یعنی بتوانند پس از مدتی حضور در جهنم از آن خارج شوند). و کلاً عدالت خدا زیر سؤال میرود (اگر اینطور باشد) و این خلاصه نظر جناب دکتر رفیعی بود.
نظر جناب آقای آقامیری این است که نه. خداوند رحمتشان واسع است و کفار هم از جهنم درمیآیند حتی صدام، حتی شیطان ممکن است مدتی در جهنم باشند و بعداً میتوانند خارج شوند. بیشتر تمرکز جناب آقای آقامیری رحمت خداوند است و از غضب خداوند صحبتی به میان نمیآورد. این دوتا نظر بهصورت خلاصه هست و وارد اثبات نظر جناب آقای دکتر رفیعی خواهیم شد.
بحث حول نظریهها و اثبات درستی هر یک
ما دو گروه خواهیم داشت. یک گروه نظریه جناب آقای دکتر رفیعی را قبول میکنند و یک گروه هم نظریه جناب آقای آقامیری را قبول میکنند. گروه اولی که نظریه جناب آقای دکتر رفیعی را قبول میکنند، ما بیاییم بررسی کنیم. اگر فرض کنیم بنده نظریه دکتر رفیعی را قبول کنم، دو حالت وجود دارد:
- حالت اول اینکه من از دنیا که رفتم میبینم که در واقعیت همنظر دکتر رفیعی درست بود و خداوند در کنار رحمت، غضب هم دارد و کفار هم تا ابد در جهنم خواهند بود. اینجا چه اتفاقی میافتد اگر من از دنیا رفتم و دیدم در واقعیت نظر جناب آقای دکتر رفیعی درست هست؟ اتفاقی که میافتد این است که من مشکلی نخواهم داشت چون در دنیا با نظریه دکتر رفیعی زندگی کردم و در آخرت هم همین بوده و تطبیق داشته است و هیچ مشکلی پیش نیامده است.
- حالت دوم این است که من از دنیا بروم و ببینم که نه، نظر دکتر رفیعی درست نبود و نظر آقای آقامیری درست بود و خداوند رحمت خالص است و غضبی ندارد و کفار هم تا ابد در جهنم نیستند. با این تفکر، یعنی من در دنیا با نظریه دکتر رفیعی زندگی کردم ولی در آخرت میبینم که نظریه آقای آقامیری درست است؛ اینجا هم من در آخرت مشکلی ندارم و بازهم در آخرت بدون مشکل هستم چون من در دنیا احتیاط کردم و بیشتر مراقبت کردم.
میبینم که در آخرت خداوند غضبی ندارد. بازهم در آخرت مشکلی نیست و رحمت خداوند شامل حال من میشود و من آخرت خوبی خواهم داشت.
پس میبینیم که اگر من نظریه دکتر رفیعی را در دنیا قبول کنم در هر دو حالت، چه نظریه دکتر رفیعی در واقعیت درست باشد و در آخرت متوجه بشوم و چه نظریه جناب آقای آقامیری درست باشد، من در آخرت هیچ مشکلی ندارم. درهرصورت من آخرت خوبی خواهم داشت.
برای حالت دوم اگر کسی نظریه جناب آقای آقامیری را قبول کند و بگوید خداوند رحمت مطلق است و کفار هم تا ابد در جهنم نیستند، حالا چه اتفاقی میافتد؟ ما در اینجا هم دو حالت خواهیم داشت:
- اگر از دنیا رفتیم یعنی من در دنیا فرض کنیم نظریه جناب آقای آقامیری را قبول کردم و از دنیا رفتم و در آن دنیا فهمیدم که نظریه جناب آقای آقامیری درست است. یعنی در دنیا معتقد به نظریه جناب آقای آقامیری بودم و آخرت هم دیدم همین نظریه درست است.
اینجا من هیچچیزی را از دست ندادم چون زندگی من بر اساس این بود که خداوند اینقدر سختگیری نمیکند و اینقدر جدی نگیریم آخرت را.
خدا هم مهربان است و رحمتش واسع است و آن دنیا فهمیدم همین هم درست است و من چیزی از دست ندادم. همینطوری زندگی کردم و آخرت هم همینطوری بود.
- حالت دوم اینکه اگر من از دنیا رفتم و فهمیدم که در زندگی بر اساس نظریه آقای آقامیری زندگی کردم یعنی ساده گرفتم و گفتم خداوند رحمتش واسع است و غضبی ندارد و این خبرها نیست ولی وقتیکه از دنیا رفتم فهمیدم که نه، نظریه جناب آقای دکتر رفیعی درست بوده است و خداوند در کنار رحمتش غضب هم دارد و کفار تا ابد در جهنماند.
اینجاست آن جای خطرناک که این فرد یک بینهایتی را ازدستداده است.
یعنی میبیند که جاودانه در جهنم خواهد بود و اینجا خطر هست و میبیند که خداوند در کنار رحمتش غضب جدیای هم دارد.
نتیجهگیری کلی از مباحث
نکته و خلاصهی اثبات ما در همین بخش است که اگر کسی نظریهی جناب دکتر رفیعی را قبول کند در هر دو حالت بدون مشکل است؛ چه نظریه دکتر رفیعی و چه نظریه آقای آقامیری در واقعیت درست باشد. ولی اگر کسی نظریه آقای آقامیری را قبول کند و در واقعیت نظریه دکتر رفیعی درست باشد یک بینهایتی را و یک ابدی را از دست میدهد و این خطرناک است.
نکتهای که وجود دارد این است که ما باید یک ضرری که احتمال میدهیم، آن را از خودمان دفع کنیم. یک ضرر خیلی خطرناک.
حالا علاوه بر این، آن ضرر احتمالی به این شکل است که در کنارش یک بینهایت را شما از دست میدهید. یک موقع یک ضرری هست که اگر شما آن ضرر را متحمل شوید، مثلاً یک سال آن را متحمل میشوید.
ولی این ضرر؛ ضرر بینهایت است و اگر حرف آقای دکتر رفیعی درست باشد و شما معتقد به نظریه آقای آقامیری باشید یک بینهایت را از دست میدهید.
نکته مهم دیگر اینکه این نظریهی جناب آقای آقامیری در کنارش هیچکسی نیست که به این معتقد باشد یعنی علما در مقابل این هستند و اکثریت علما معتقد به نظریه جناب آقای دکتر رفیعی هستند یعنی دارد این نظر جناب آقای دکتر رفیعی تقویت هم میشود.
در کنار این موضوع نظر جناب آقای دکتر رفیعی از آیات و روایات استخراج شده و با این نکاتی که در کنارش در نظر بگیریم، خیلی این بحث جدی میشود که ما این ضرر احتمالی که ممکن است یک بینهایتی را از دست بدهیم را باید از خودمان دور کنیم.
ذکر یک مثال حول بحث
من یک مثالی برای شما بزنم:
فرض کنید شما یک لیوان شربتی روی میزتان باشد. شما میخواهید این لیوان را مصرف کنید. یک فردی بیاید به شما بگوید فلانی داخل این سم است. شما این فرد را هم نمیشناسید و اصلاً نمیدانید این فرد خوبی هست یا خیر. دو حالت وجود دارد:
یک اینکه شربت را مصرف کنم. دو اینکه شربت را مصرف نکنم.
اگر این شربت را مصرف نکنم چیزی را از دست ندادم. فقط این شربت را نخوردم ولی اگر شربت را مصرف کنم و داخلش سم باشد من میمیرم و نابود میشوم.
به خاطر اینکه ضررش اینقدر بزرگ است شما از خوردن و مصرف کردن این شربت کنارهگیری میکنید. حالا علاوه بر این فرض کنید که این شربت یا لیوان آبی که روی میز است و شما میخواهید مصرف کنید، بهجای یک نفر ده نفر به شما بگویند که این سمی است و استدلال هم برای شما بیاورند (که سمی است). دیگر شما چقدر مطمئن میشوید؟
حتی اگر به اثباتها هم نباشد و ده نفر هم نباشند بلکه یک نفر هم باشد شما میگویید من این شربت را مصرف نمیکنم چون احتمال ضررش خیلی بزرگ است و یک بینهایتی را از دست میدهیم (میمیرم اگر سمی باشد).
پس بهطور خلاصه بگویم؛ ما در این شرایط یعنی دو تا نظریهای که داریم، یکی نظریه دکتر رفیعی و یکی نظریهی جناب آقای آقامیری، وقتیکه احتمال ضرر اینقدر بزرگ است کاری که ما باید انجام بدهیم این است که احتیاط کنیم. ببینیم کدام نظر مطابق بااحتیاط است و همان نظر را انجام دهیم. نظریه جناب دکتر رفیعی مطابق بااحتیاط است.
حالا اگر نظر جناب آقای دکتر رفیعی در واقعیت درست باشد و ما به آن ملتزم بشویم هیچچیزی را از دست ندادیم ولی اگر نظریه جناب آقای دکتر رفیعی درست باشد ولی ما ملتزم به نظریه جناب آقای آقامیری باشیم یک بینهایتی را از دست دادیم و برای دفع این ضرر احتمالی ما باید احتیاط کنیم. امیدوارم این استدلالی که خیلی خلاصه سعی کردم بیان کنم برای شما مفید واقعشده باشد.
با سلام و خسته نباشید خدمت اساتید مهندس طلبه
بسیار عالی بود و خلاصه
احتیاط شرط عقل است حتی اگر نظر آقای اقامیری هم درست باشد عقل سلیم حکم میکند نظر دکتر رفیعی را جدی بگیریم
السلام علیک یاابا عبدالله الحسین ع . سلام وعرض تسلیت به مناسبت سوگواری سید الشهدا حضرت امام حسین ع . برداشتم از نظریه این ۲ بزرگوار اینه که وقتی فرمود در خصوص پاداشها ونیز عذابها بعضی هایشان جوابش کلی در این دنیا نمیشود داد وخداوند حجت را در همین دنیا برای شخص تمام میکند وفرصتهای زیادی به انسان میدهد وبه عبارتی دنیا جای عمل واخرت جای جواب ….حال بخواهیم اخرین حد رحمت را هم بگوئیم باز بلاخره طبق اصل معاد میتوانیم طوری برداشت کنیم وباور داشته باشیم که از همان عذابی که باید کشید وحال بنا بگذاریم که رحمت شامل شود هم با رعایت جلوگیری کنیم.
سلام
من فقط می خواهم عرض کنم آقای آقا میری یکبار سوره های الرحمن و الواقعه را با ترجمه و تفسیر آن مرور کنند.
با تشکر
باسلام وخدا قوت به اساتید مهندس طلبه بسیار عالی بود شرط عقل هم احتیاط است به نظرم منطق آقای رفیعی به قران نزدیکتر است