یکی از منکرات و اخلاق زشت، پشت سر یکدیگر حرف زدن است. در اصطلاح دینی به این رفتار غیبت گفته می شود یعنی زمانی که در غیاب فرد معایب او گفته شود. در قرآن و روایات غیبت مذمت شده است گناه آن هم برای گوینده و هم برای شنونده ثبت می شود. در واقع غیبت کردن علل مختلفی می تواند داشته باشد از جمله حسادت، تکبر و خود برتر بینی. راه فرار از پیامدهای ناگوار غیبت این است که فرد گناه کار توبه نموده و از عمل زشتش پشیمان باشد و اگر هم می تواند از فرد غایب دلجویی نماید.

سخرانی ایت الله پناهیان درباره غیبت

تعریف غیبت

غیبت در لغت به معنای پنهان و نهفته است. غیبت در اصطلاح یعنی اینکه شخص، در غیاب فردی، از او چیزی را بیان نماید که خودش راضی نباشد و اگر بشنود موجب تالم و ناراحتی او گردد. عیب ممکن است:

  1. عیب در ظاهر باشد مثل کری، کوری، بلندی، کوتاهی و..
  2. خواه در نسب فرد باشد مثل پسر فلان فاسق یا ظالم و مانند اینها
  3. یا غیبت ممکن است در صفات و رفتار فرد باشد مثلا بگوییم ای متکبر، ریاکار، بخیل و…
  4. یا در چیزی که متعلق به او باشد مانند خانه، ماشین، خانواده و…

نبی مکرم اسلام(ص) در حدیث قدسی می فرماید: ” آیا می دانید که غیبت چه چیزی است؟ حاضران گفتند: خدا و رسول او داناتر است. حضرت فرمود: آن است که یاد کنی برادر خود را به چیزی که او را ناخوشنود کند. حاضران پرسیدند: اگر آن صفت با او باشد باز بد است؟ فرمود: اگر باشد غیبت است والا بهتان است.”[۱]

دوره کاربردی ترک گناه

حکم غیبت

غیبت به حکم قرآن و روایات عقل و اجماع حرام است و در حرمت آن اختلافی نیست. حرمت غیبت چنان شدید است که قرآن کریم تعبیر به خوردن گوشت برادر مرده می کند.” یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا… وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ…”[۲] ای کسانی که ایمان آورده اید و بعضی از شما غیبت برخی دیگر را نکند آیا دوست دارید گوشت برادر مرده تان را بخورید پس دوری کنید از غیبت ..”

پیامبر اسلام درباره زشتی عمل غیبت می فرماید:” الْغِیبَهُ أَشَدُّ مِنَ الزِّنَا” غیبت از زنا هم بدتر است و علت آن این است که، زناکار اگر توبه کند خدا گناه او را می بخشد ولی در غیبت، خدا توبه او را قبول نمی کند تا اینکه غایب ببخشد. در واقع در غیبت حق الناس و تضییع حق و آبروی شخص دیگر در میان است.

عقل هم غیبت را نادرست می داند. عقل سالم و پاک به خوبی در می یابد که پشت سر دیگری حرف زدن و عیب ها و ایراداتش را بیان کردن اصلا کار درستی نیست.

حکم شنونده غیبت

غیبت از گناهانی است که هر دو طرف هم غیبت کننده و هم شنونده غیبت مرتکب فعل حرام می شوند. در هنگام غیبت اگر غیبت شونده مانع از غیبت نشود و به گوش دادن ادامه دهد و بلکه اظهار تعجب و یا خوشحالی کند، در گناه غیبت سهیم می شود. بلکه اگر فرد در هنگام غیبت انکار و مخالفت کند و یا مجلس را ترک کند، در این صورت گناهی متوجه او نمی شود. پیامبر(ص) فرمودند:” هر که مؤمنى را در نزد او ذلیل کنند و او بتواند یارى او را بکند و نکند خدا در روز قیامت او را ذلیل مى‌سازد”[۳]

انگیزه غیبت

علل و انگیزه گناه همواره متعدد و متفاوت است. در گناه غیبت هم  فردی که دچار عقده حسادت باشد نمی تواند برتری دیگران را ببیند. در نبود او سعی می کند تا عیب های او را به دیگران بیان کند تا از این طریق آن فرد را کوچک و حقیر کند. تکبر و خود برتربینی هم ریشه در رذیله اخلاقی حسد دارند. فرد متکبر از روی تکبر، خواهان آن است تا همیشه بالاتر از دیگران باشد و از کوچک کردن افراد ابایی ندارد. از دیگر عوامل غیبت می تواند خشم و کینه و دشمنی باشد که فرد در صدد کینه توزی بخواهد به آن طرف ضربه بزند.

انواع غیبت

غیبت به دو گروه تقسیم می شود:

  1. غیبت حرام

این قسم همان غیبت اصطلاحی که گناه و حرام است و زمانی که در غیاب فرد در مورد او سخنی گفته شود که اگر بشنود سبب ناراحتی او می شود. این نوع از غیبت در مورد همه افراد صدق می کند مگر در مواردی که استثنا می شود.

  1. غیبت جایز

در مواردی غیبت جواز پیدا می کند و دیگر حرام نیست.

  • غیبت فاسق متجاهر: زمان که فردی فسقش را علنی کند طبق روایت امام صادق (ع) غیبت او حرمت ندارد. ” إِذَا جَاهَرَ الْفَاسِقُ بِفِسْقِهِ فَلَا حُرْمَهَ لَهُ وَ لَا غِیبَهَ “[۴]

با توجه به این روایت، کسی که گناه را علنی انجام می دهد و از مردم ابایی ندارد، پشت سر او حرف زدن، نه غیبت محسوب می شود و نه گناهی دارد.

  • غیبت ظالم: شخصی که مورد ستم واقع شده است می تواند با دیگران در مورد بدی ها و ظلم او سخن بگوید. البته در مورد شخص ستمگر لازم نیست که متجاهر به ظلم باشد. حتی اگر ظلمش غیر علنی هم باشد مظلوم می تواند از ظلم او برای دیگران بگوید.
  • فرد بی حیا، امام رضا(ع) می فرماید:” مَنْ الْقى جَلْبابَ الْحَیاءَ فَلا غَیْبَهَ لَهُ؛ کسى که چادر حیا را از سر بگیرد غیبت ندارد”[۵]
  • در تحقیق و تفحص: زمانی که برای تحقیق در مورد فردی از شما در باره خصوصیات و معایبش سوال کنند در این جا باید تمام موارد را گفت.
  • در بحث نهی از منکر: باز داشتن فرد از ارتباط با شخص گناهکار.
  • در مقابل دکتر که عیب های مریض را باید بگوید.

و مواردی از این قبیل که مربوط به شاهد و غیبت کافر و…می شود.

غیبت از دیدگاه قرآن و روایات

رویکرد قرآن و ائمه معصومین در اربطه با مسئله غیبت بسیار سخت گیرانه است و این ناشی از اهمیت موضوع است.

دیدگاه قرآن

خداوند در آیات قرآن با الحان و تعابیر و تشبیه های مختلف، درجه شدت گناه و منفوربودن غیبت را به نمایش گذاشته است. در آیه ۱۲ سوره حجرات آن را به گوشت برادر مرده تشبیه کرده است. حتی فکر خوردن گوشت مردار بسیار تهوع آور است چه برسد به بردار مرده. این اوج تنفر مربوط به گناهی است که به راحتی در زبان انسان می چرخد.

در آیه ای دیگر خداوند با تهدید می فرماید:” وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَهٍ لُمَزَهٍ”[۶] این آیه وعیدی است برای عیب جویان و غیبت کنندگان.

در آیه ای دیگر خداوند می فرماید ” دوست ندارد کسی با سخنان خود بدی های دیگران را بازگو کند مگر آن که مورد ستم واقع شده باشد”[۷] در این جا خداوند غیبت را تنها در جایی که فرد مورد ستم واقع شده است استثنا می کند وگرنه از خود عمل غیبت اعلام بی زاری نموده است.

دیدگاه روایات

ائمه اطهار(ع) نیز به تبیین معنای غیبت، شدت گناه، عذاب اخروی و روش های ترک آن پرداخته اند.

” انَّ ارْبَا الرِّبا عِرْضُ الرَّجُلِ الْمُسَلِمِ؛ بدترین ربا بردن آبروى مسلمان (از طریق غیبت و مانند آن) است[۸]“.

«یا مَعْشَرَ مَنْ آمَنَ بِلِسانِهِ وَ لَمْ یُؤْمِنْ بِقَلْبِهِ لاتَغْتابُوا الْمُسْلِمینَ وَ لا تَتَبَّعُوا عَوراتَهُمْ فَانَّ مَنْ تَتَبَّعَ عَوْرَتَ اخِیهِ یَتَتَبَّعُ اللَّهَ عَوْرَتَهُ حَتَّى یَفْضِحَهُ فى جَوْفِ بَیْتِهِ؛ اى گروهى که به زبان ایمان آورده‏اید و در قلبتان ایمان نیست، غیبت مسلمان نکنید، و در صدد کشف عیوب آن‏ها نباشید، چرا که هر کس درصدد کشف عیوب برادر مسلمانش باشد خداوند در صدد کشف عیوب او خواهد بود تا آنجا که در درون خانه‏اش رسوایش مى‏کند».[۹]

خداوند به موسى (ع) فرمود:” کسى که بمیرد در حالى که توبه از غیبت کرده باشد، آخرین کسى است که وارد بهشت مى‏شود، و کسى که بمیرد و اصرار بر آن ورزد و توبه نکند، اولین کسى است که وارد دوزخ مى‏شود».[۱۰]

در حدیث از پیغمبر اکرم(ص) تعبیر تکان دهنده دیگرى دیده مى‏شود، فرمود: «مَنْ مَشى فِى غَیْبَهِ اخِیهِ وَ کَشْفِ عَوْرَتِهِ کانَ اوَّلُ خُطْوَهٍ خَطاها وَضَعَها فى جَهَنَّمَ؛ کسى که در طریق غیبت برادر مسلمانش و کشف عیوب پنهانى او گام بردارد، اولین گامى را که برمى‏دارد در جهنم مى‏گذارد.”[۱۱]

آثار و عواقب غیبت

برای هر گناهی بازخوردی است غیبت هم با توجه به این که گناه بزرگی است عواقب و پیامدهای اجتماعی و معنوی بسیاری در دنیا و آخرت متوجه افراد دارد.

  1. عواقب اجتماعی غیبت

  • از بین رفتن حس اعتماد در جامعه و بین افراد
  • ایجاد کینه ورزی و دشمنی
  • غیبت سبب اشاعه فحشا در جامعه و گسترش فساد می شود.
  • جسور شدن گناهکاران، زمانی که به وسیله غیبت گناه ها بازگو شود فرد گناهکار دیگر ابایی از پنهان کردن گناهش ندارد و آن را علنی انجام می دهد.
  • امنیت روانی و آبروی افراد به خطر می افتد.
  • از همه مهمتر، غیبت و پیامدهای اجتماعی ناگوار آن با روح جامعه اخلاقی و توحیدی در تعارض است.
  1. عواقب معنوی غیبت

غیبت علاوه بر عواقب اجتماعی که دارد، در دنیا و آخرت پیامدهای منفی زیادی از جهت معنوی دارد.

  • غیبت باطل کننده روزه و وضو است. پیامبر(ص) می فرمایند:” کسی که غیبت مسلمانی را کند روزه و وضو اش باطل می شود و در روز قیامت بویی بدتر از بوی مردار از آن ها شنیده می شود که اهل موقف اذیت می شوند…”[۱۲]
  • بر طبق روایت، خداوند اعمال نیک غیبت کننده را به اعمال غیبت شونده ملحق می کند و گناه او را به نامه اعمال غیبت کننده اضافه می کند.
  • غیبت کننده اگر توبه غیبتش هم مورد قبول واقع شود باز هم آخرین نفری است که وارد بهشت می شود.
  • عذاب های دردناک جهنم که در آیات قرآن و روایات متعددی بیان شده است.” انَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفاحِشَهُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ » کسانی که دوست دارند امر قبیح و ناشایست در حق کسانی که ایمان اورده اند فاش شود برای آنان عذاب دردناک است.».[۱۳]امام حسین(ع) می فرماید:” إِیَّاکُمْ وَ الْغِیبَهَ فَإِنَّهَا إِدَامُ کِلَابِ النَّارِ” از غیبت پرهیز کنید همانا غذای سگ های اهل جهنم است”[۱۴]

راههای علاج غیبت

راه های ترک غیبت همانند انگیزه های غیبت متعدد است. این راه ها را می توان به دو دسته تقسیم کرد:

  • راه علمی:

انسان با عقل و فطرت خود در می یابد که رذایل اخلاقی قلب انسان را سیاه می کند و از راه حق انسان را باز می دارد. با رجوع به آیات قرآن و روایات اهل بیت در باب غیبت می توان پی به اهمیت و شدت گناه برد. آیات و احادیث بسیاری که عمق گناه و عواقب و عوارض غیبت را بیان نموده اند. با تفکر و مطالعه قرآن و روایات در باب غیبت، باید سعی کرد تا از این صفت زشت دست برداشت.

  • راه عملی ترک غیبت:

 در ابتدا ما باید گناه را درست بشناسیم تا بتوانیم آن را ترک کنیم.  گناهان را می‌توان به دو بخش تقسیم کرد:

  ۱- گناهان تک نفره   ۲- گناهان چند نفره

گناهان تک نفره

گناهان تک نفره گناهانی هستند که به صورت فردی انجام می‌شوند. مثل شرب خمر.  گناهان تک نفره را می‌توان به تنهایی و بدون کمک دیگری ترک نمود.

گناهان چند نفره

بعضی از گناهان چند نفره انجام می‌شوند. مثل گناه غیبت. اگر به تنهایی برای ترک این گناه اراده کنید، معمولا موفق نمی‌شوید، چون شما با دیگری در انجام آن گناه مشارکت دارید. ممکن است شما قصد ترک این گناه را داشته باشید ولی وقتی طرف مقابل غیبت می کند، دو مشکل ایجاد می شود:

  1. شما غیبت را می‌شنوید و شنیدن غیبت، خود به تنهایی گناه است.
  2. وقتی طرف مقابل غیبت می‌کند، شما را هم به سوی غیبت سوق می‌دهد و احتمال دارد شما هم غیبت کنید.

چله ترک غیبت

به جای این که غیبت را با همه ترک کنید، با یکی از اطرافیانتان که مایل به ترک غیبت است، صحبت کنید و قرار بگذارید که ۴۰ روز با هم غیبت نکنید. این شخص می تواند همسر، مادر، خواهر، دوست و … باشد. ۴۰ روز تلاش کنید که به هیچ عنوان غیبت نکنید. پس از این ۴۰ روز، نفس شما کمی تربیت شده و می‌توانید در چله‌های بعدی افراد بیشتری را اضافه کنید.

برای ترک غیبت یک نفر را انتخاب کرده، با او هماهنگ کنید که او هم با شما همراه شود تا بتوانید این گناه را ترک نمایید.

توبه غیبت: انسان بعد از کسب علم و آگاهی در مورد گناه غیبت و ممارست برای دوری از آن، باید بکوشد تا غبت هایی را که انجام داده است را پاک کند. توبه تنها راه ممکن برای از بین بردن گناهان است. در غیبت نیز فرد برای دفع گناه غیبت باید توبه کند. چنان که در حدیثی از نبی مکرم اسلام() از کفاره غیبت سوال شده است، حضرت فرمودند:” مَا کَفَّارَهُ الِاغْتِیَابِ قَالَ تَسْتَغْفِرُ اللَّهَ لِمَنِ اغْتَبْتَهُ کُلَّمَا ذَکَرْتَهُ” خدا را استغفار کند برای کسی که از او غیبت کرده است.[۱۵]

 

[۱] معراج السعاده،ص ۵۵۹

[۲] حجرات/۱۲

[۳] معراج السعاده، ص۵۶۱

[۴] بحار الأنوار ،ج‏۷۲ ؛ ص۲۵۳

[۵] همان،ص۲۶۰

[۶]  همزه/۱

[۷]  نساء/۱۴۸

[۸] بحارالانوار،ج۷۲،ص۲۶۰

[۹]  جامع السعادات،ج۲،ص۳۰۳

[۱۰]  همان،۳۰۲

[۱۱] همان،۳۰۳

[۱۲] بحار الانوار،ج۷۲،ص۲۷۴

[۱۳] نور/۱۹

[۱۴]  بحار الانوار، ج۷۲،ص۲۵۶

[۱۵]همان، ص ۲۴۱