عزاداری برای امام حسین علیه السلام + صوت

سوال ۱: عزاداری برای امام حسین علیه السلام چرا هنوز بعد از ۱۴۰۰ سال ادامه دارد و ما برای و جریان کربلا عزاداری و گریه و شیون و زاری می کنیم؟

سوال ۲: امام حسین علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله در مقامات عالیه بهشت با هم محشورند و بحث عزاداری و گریه و عزا و ناراحتی معنا ندارد. پس چه طور گفته می شود از حضرت زهرا سلام الله هنوز عزادارند و در مجلس عزاداری شرکت می کنند؟

این سوالات نمونه سوالاتی است که درباره عزاداری امام حسین علیه السلام پرسیده می شود. همراه با حجه الاسلام سید محمد طباطبایی به بررسی این سوالات و پاسخ آنها می پردازیم.

می توان در دو سطح به این سوالات پاسخ داد که یک روش غالب است و مبتنی بر نظریه رایج است و آن این است که هدف امام برای شهادت و اصلاح جامعه و امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه با ظلم و فساد و برخورد با تمامی وسایل ضد اخلاقی بود.

محتوا و غالب قیام کربلا

به عنوان مقدمه بگوییم که حادثه کربلا یک محتوا دارد و یک غالب دارد. محتوای عاشورا و قیام امام ارزش های توحیدی و معارف وحیانی و فضائل انسانی و اخلاقی هستند که این محتوا در این غالب قرار گرفته است و بروز کرده است.

این غالب عبارت است از حماسه و جهاد و شهادت و شور و عشق و محبت. پس در تفسیر عاشورا در این سطح باید بگوییم عاشورا یک مکتب عملی و یک تابلوی عینی از جمیع فضائل است که گفتاری و بیانی نیست بلکه یک سیره عملی است که بر بستر شور و حماسه و احساس قرار دارد.

اما در قرن های بعد و کسانی که به این قضیه نگاه می کنند و می خواهند از آن استفاده کنند و عزاداری انجام دهند این محتوای ارزش ها و معارف و فضیلت ها در بستر شور و محبت شکل می گیرد و نوعی بازتولید می شود.

ممکن است که گفته شود شما چرا برای حفظ این ارزش ها عزاداری می کنید؟ در حالی که از سخنرانی هم می توانید استفاده کنید.

بهترین غالب برای این مسئله همان مسئله عاطفه، شور و احساس است. چون این موارد با عمیق ترین قسمت های جان انسان ها پیوند می خورند و یک شکل عامی دارد چون همه انسان ها دارای احساس و عاطفه هستند حتی انسان هایی که در مکتب دین و اهل بیت تعریف نمی شوند.

این قضیه با همه به شکل عمیقی ارتباط برقرار می کند و آن محتوا را در لایه های عاطفی منتقل می کند. لذا این مفاهیم به شدت در جان انسان نفوذ می کند. البته بحث عزاداری یک بحث عام است که جلوه های مختلفی دارد که یکی از جلوه های مهم آن گریه و عزاداری است.

دو کارکرد عزاداری

عزاداری دو کارکرد برای ماندگاری و بسط و رشد فضیلت ها و معارف ها دارد. یک یه نحو عِلّی و مقدمی و یکی به نحو معلولی و ذالمقدمه است.

کارکرد اول: نقش عزاداری به عنوان یک ابزار برای رسیدن به اهداف

در کارکرد اول یعنی به نحو مقدمه که به صورت یک ابزار در خدمت آثار و اهدافی قرار می گیرد و خود هدف نیست. در شش محور این کارکرد را تنظیم کردیم.

محور اول

 عاشورا یک جریان تقابل بین حق و باطل است که یک الگوی عملی برای تزکیه و تربیت انسان است. یعنی انسان با مراجعه به نفس خود می بیند که درگیری بین حق و باطل وجود دارد و می بیند که عاشورا یک تابلوی مجسم از چگونگی برخورد و درگیری حق و باطل است. یعنی ما با عزاداری این تابلو را حفظ می کنیم و بسط می دهیم و در نتیجه انگیزه های توحیدی و مبارزه با شرک در درون انسان ها تقویت می شود و برای انسان اها طهارت و نورانیت می آورد و برای انجام رسالت اجتماعی آماده می کند.

محور دوم

 حادثه کربلا یک عبرت بزرگ برای جوامع است که یک اجتماع بزرگی برای تقابل دو جریان حق و باطل اتفاق افتاده است و عبرت هایی بسیار زیادی دارد که این عبرت ها می تواند برای جامعه ما موجب اصلاح و رشد شود تا اینکه دیگر آن فجایع را تکرار نکنیم. ما با عزاداری این عبرت و عبرت آموزی را حفظ می کنیم.

محور سوم

 امام حسین علیه السلام برای یک مکتب و ارزشی کشته شده است که اهداف عالیه خلقت است که ما آن را حفظ می کنیم و در بستر عزاداری تبیین می شود و از انحراف و یا محو آن جلوگیری می شود. مثل قضیه غدیر که این اتفاق برای آن افتاد و ما با عزاداری از اتفاقی که برای غدیر افتاد برای عاشورا جلوگیری می کنیم.

محور چهارم

 بحث بعدی بحث تعظیم شعائر است که خداوند در آیه ۳۲ سوره حج می فرماید: ( ذَلِکَ وَمَنْ یُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ ) این است (سخن حق) و هر کس شعائر (دین) خدا را بزرگ و محترم دارد این از صفت دلهای باتقواست.

اساس حرکت هدایت بر اساس تقوا است که باید به صورت مرتب رشد کند. قرآن می فرماید کسانی که تقوا دارند یکی از جلوات شخصیتی و نمود اجتماعی آنها این است که نمادهای توحید در جامعه را فریاد می زنند.

امام علیه السلام به عنوان بزرگ ترین نماد دین و فضیلت با عزادرای ما تعظیم و تکریم می شود و تعظیم امام بزرگ ترین تعظیم این شعائر است. مثلا پیاده روی اربعین نمادی از تعظیم شعائر است.

محور پنجم

یک بحث هم بحث ابراز محبت و مودت به اهل بیت است که قرآن در آیه ۲۳ سوره شوری می فرماید: ( قُلْ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبَى ) بگو: من از شما اجر رسالت جز این نخواهم که مودّت و محبّت مرا در حقّ خویشاوندان منظور دارید.

آن چیزی که اجر رسالت شمرده می شود مودت است که ما باید با ابراز محبت و مودت آن را به پیامبر و اهل بیت علیه السلام نشان دهیم. ما از این عزاداری برای اینکه مودت را نشان دهیم استفاده می کنیم. چون آیه فرموده است که باید مودت را نشان دهید.

محور ششم

در این محور اتحاد و ارتباط بین پیروان جبهه حق مورد نظر و قابل مشاهده است. مثلا در ایام اربعین که اجتماع بزرگ انسانی را مشاهده می کنید، هر کسی که گرایشی به حق دارد جذب می شود. مثلا شعار ( حب الحسین یجمعنا که درست آن اِنَّ الحُسین یجمعنا است ) باعث جذب پیروان حق به دور هم شد.

عزاداری برای امام حسین

کارکرد دوم: کارکرد معلولی عزاداری

ما یک حقیقتی داریم که با عزاداری این حقیقت را نشان می دهیم. یعنی عزاداری معلول است وعلت چیز دیگری است که در چهار محور بحث می کنیم.

محور اول

ما یک ارتباط قلبی و عاطفی با ذوات مقدس ائمه علیهم السلام داریم که قطع نمی شود. ما هر ارتباط قلبی در عالم داشته باشیم ( مثلا بستگان خودمان ) روزی بالاخره کم رنگ می شود. ولی امام به عنوان خلیفه الله مظهر جمیع خیرات و ضامن سعادت دنیا و آخرت انسان است.

 فلذا ارتباط با امام یک ارتباط اعتباری مثل ارتباط دنیا که یکی رییس باشد و دیگری مرئوس باشد نیست بلکه ارتباطی حقیقی در افق سرشت فطرت انسان است همانطوری که اینگونه تعبیر فرمودند که ( شیعتنا خلقوا من فاضل طینتنا یفرحون لفرحنا و یحزنون لحزننا ) یعنی این محبت و عشق که در فطرت ما سرشته شده است هم در شادی خودش را نشان می دهد و هم در غم خود را نشان می دهد و عزاداری جلوه این محبت است.

محور دوم

اینکه در روایت آمده است ( إنّ لِقَتلِ الحُسینِ حَرارَهً فی‌ قُلوبِ المُؤمِنینَ لاتَبرُدُ اَبَداً ) یک حقیقت تکوینی است که خداوند در عالم به این شکل قرار داده است که مصیبت امام حسین علیه السلام در عالم جاودانه است مثل بقیه سنت هایی که در عالم قرار داده است. بنابراین این غم ناخوداگاه خود را به صورت عزاداری نشان می دهد.

محور سوم

دین داری مرز دارد و مرز آن دو عنصر اساسی اعتقاد دینی ( تولی و تبری ) تشکیل می دهد یعنی مشخص می کنیم که با چه کسی هستیم و با چه کسی نیستیم و این عناصر باید نمود داشته باشند که در عزاداری خود را نشان می دهند. یعنی ما با عزاداری نشان می دهیم که یا حسین ما با شما هستیم و از یزید و یزیدیان نفرت داریم.

محور چهارم

عزاداری جز مناسک موکدی است که از طرف اهل بیت علیهم السلام به آن سفارش اکید شده است و خودشان نیز به شیوه ی خیلی محکم آن را برگزار می کردند. این چیزی نیست که یک سال برگزار شود و تمام شود بلکه مثل نماز و روزه باید هرسال انجام شود.

از طرفی هم به فرموده قرآن از باب ( وَذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ ) جزء ایام الله است. یوم در اینجا به معنای روز نیست بلکه به معنی مقطع تاریخی که سنت های خدایی جلوه و ظهور خاصی می کنند.

صحنه کربلا صحنه بزرگ شکست یک امت اسلامی است و در آنجا یک اتفاق و یک فاجعه بزرگ آفریده شده است و خداوند می فرماید تذکر دهید و این تذکر را تکرار کنید.

برای مشاهده دوره کامل «شبهات عاشورایی» کلیک نمایید

حفظ جریان فیض و ربوبیت در عالم

امام حسین علیه السلام در روز عاشورا جریان فیض و ربوبیت در عالم را حفظ کردند. امام علیه السلام در روز عاشورا قاعده هرم هدایت را با پذیرش جمیع مراتب بلا و مصیبت حفظ کردند. لذا با بقای زیربنای هدایت غرض و غایت مجموعه خلقت حفظ شد و بدین ترتیب جریان کلی فیض در عالم استمرا پیدا کرد.

لو لا عاشورا و لو لا حسین علیه السلام، دنیا به انتهای خود می رسید و آفرینش غرض نداشت.

از این جا نتیجه می گیریم که آنچه که در آفرینش وجود دارد و به عرصه عالم پا می گذارد متاثر از این مصیبت عظمی است. فلذا ما در مضامین زیارت عاشورا داریم که ( و جلت و عظمت مصیبتک فى السموات على جمیع اهل السموات ) ( مُصیبَهً ما اَعْظَمَه وَ اَعْظَمَ رَزِیَّتَها فِی الاِسْلامِ وَ فی جَمیعِ السَّمواتِ وَ الاَرْضِ ) اشاره به کل نظام آفرینش دارد.

روایاتی درباره عمق مصیبت کربلا و گریه بر امام حسین علیه السلام

در ذیل این عبارات روایات زیادی داریم. مثلا امام علی علیه السلام در زمان حیاتش به فرزندش امام حسین علیه السلام فرمود: ( یا بنی لتقتلن من بعدی ثم تبکیک السماء و الارض و ما بکت السماء و الارض )

به خدا قسم تو بعد از من کشته خواهی شد و بعد از اینکه کشته شدی آسمان و زمین بر تو خواهند گریست.

در لهوف مرحوم سید می فرماید وقتی که اسرا را سمت مدینه آوردند قبل از مدینه توقفی داشتند که امام سجاد علیه السلام خطبه ای خواند که در آن فرمود کدام یک از مردان شما بعد از شهادت حسین علیه السلام شادی می بیند و با کدام چشم اشک چشم خود را نگه داشته و از ریختن آن بخل می ورزد ( مگر می شود به صحنه عاشورا نگاه کند و گریه نکند ) بی تردید آسمان های استوار هفت گانه و دریاها با امواجشان و آسمان ها با ستونهایش و زمین با کرانه هایش و درخت ها با شاخه هایشان و ماهی ها در ژرفای دریاها و نیز فرشتگان مقرب و همه ساکنان آسمان در شهادت او گریستند!

در علل الشرایع شیخ صدوق از میثم تمار روایتی را نقل می کند به این مضمون که راوی می گوید هر چیزی و هر ذره ای از ذرات عالم بر او خواهد گریست و حتی حیوانات وحشی بیابان و ماهی ها دریاها و پرندگان آسمان و خورشید و ماه و ستارگان و آسمان و زمین و آدمیان و جنیان با ایمان و همه فرشتگان آسمان ها و زمین و فرشته رضوان ( فرشته نگهبان بهشت ) و مالک ( فرشته نگهبان جهنم)  و حاملان عرش الهی بر او خواهند گریست و آسمان خون و خاکستر خواهد بارید.

روایات درباره ثواب زیارت امام حسین علیه السلام

حقیقت امام حسین علیه السلام در عالم یک حقیقت منبسط است و در عالم وجود محوریت و بسطیت و تصرف و ظهوری بی نظیر دارد که نتیجه آن کرامات و معجزه ها و شفاهای مختلف می شود.

در زیارت حضرت روایات فراوانی آمده است که بسیار سنگین هستند. به عنوان نمونه در کامل الزیارات آمده است که کسی که حضرت را زیارت کرده است و در حال برگشت است فرشته ها به او ابلاغ می کنند که پیامبر به شخص تو سلام رساند و فرمود اعمالت را از سر بگیر که خداوند همه گناهان تو را بخشید.

یا در روایتی آمده است که هر کس به ازای هر درهمی که برای امام حسین علیه السلام خرج می کند خداوند ده هزار درهم به به او بر می گرداند.

روایاتی درباره گریه بر امام حسین علیه السلام

امام صادق علیه السلام می فرماید: هر کس به اندازه بال مگسی چشمش برای امام حسین علیه السلام تر شود خداوند به غیر از بهشت برای او راضی نمی شود.

هر گونه انفاق و عزاداری و هر گونه انفاق و توصل و تادب خدمت امام حسین علیه السلام مثل لباس سیاه پوشیدن در این عالم و در عالم بعدی بهترین خیرها را دارد.

همه خیر عالم به مرکزیت امام حسین علیه السلام است. همه عالم از خیر اوست که حائز خیر و برکات است.

سه شهود نسبت به قضیه عاشورا

ما سه برداشت و نگاه یا سه شهود نسبت به قضیه عاشورا داریم: ۱- شهود فطری ۲- شهود عقلی ۳- شهود ملکوتی و قدسی

انواع گریه بر اساس انواع شهود

 انواع گریه و بکاء بر اساس این شهودات تقسیم بندی می شود. ما یک بکاء فطری بر اساس شهود فطری داریم.

۱- بکاء فطری بر اساس شهود فطری

عموم انسان ها بر اساس مراتب ادراکی حسی و خیالی و وهمی عمل می کنند و از جلوات عقلی کمتر بهره می برند. ولی در عین حال این انسان ها حائض یک گوهر مقدس به نام فطرت هستند.

جانبازی و حماسه و ایثار امام حسین علیه السلام در افق فطرت بوده است که در روز عاشورا این اتفاق برای حفظ و بقاء گوهر فطرت برای ایشان افتاده است.

هر انسانی اگر از سلامت فطرت برخوردار باشد و نور فطرت در او خاموش نشده باشد ( و مثل کوفیان نشده باشد که حضرت در روز عاشورا به لشکریان عمر سعد فرمود: کُلُّکُم عاصٍ لِأمری غیرُ مُستَمِعٍ قَولی فقد مُلِئَت بُطونُکُم مِن الحَرامِ و طُبِعَ على قُلوبِکُم – همه شما از من نافرمانى مى‌کنید و به سخنان من گوش نمى‌دهید؛ زیرا شکم‌هایتان از حرام پر شده و بر دل‌هایتان مُهر [غفلت] خورده است. (بحارالأنوار، ج۴۵ ) از دیدن و شنیدن شرح حادثه عاشورا ناگهان متاثر می شود.

برای مشاهده دوره کامل «شبهات عاشورایی» کلیک نمایید

۲- بکاء فطری بر اساس شهود عقلی

در مورد این سطح عالی تر بکاء پیوسته است چون نور عقل در وجود انسان همیشه برقرار است. لذا همیشه با احکام عقلی سر و کار دارد و بر طبق آن حرکت می کند و با نور عقل عاشورا را تحلیل می کند.

فلذا علمای ما کوچکترین ذکری که از امام حسین علیه السلام می شد شروع به گریه کردن می کردند. لذا این جلوه عجیبی در سطح زندگی این بزرگان و حکما و عقلای ما دارد. مثلا می بینید که روضه هفتگی دارند یا در درس هایشان روضه دارند و یا هر روز قرائت زیارت عاشورا دارند و می بینیم که حزن آنها همیشه زنده است.

۳- بکاء فطری بر اساس شهود قدسی و ملکوتی

جان مایه حرکت عمومی آفرینش و استمرار ربوبیت حق تعالی مرهون یا خون بهای ابتلا و مصیبت عظمای امام حسین عله السلام است.

لذا اندوه و غم در صدر و ساقه عالم و در تمام مراتب بلکه در ملکوت منتشر است که شواهد نقلی آن در زیارات عاشورا و روایات و گزارش هایی که داشتیم هم بیان شد.

منظورمان از ملکوت تعبیر آیه قرآن است که در آیه ۲۱ سوره حجر می فرماید: ( وَإِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ ) و هیچ چیز در عالم نیست جز آنکه منبع و خزانه آن نزد ماست ولی ما از آن بر عالم خلق الاّ به قدر معین (که مصلحت است) فرو نمی‌فرستیم.

تمام این عناصر ملکوتی متاثر این فضای غمگین هستند چون برگرفته از او هستند. البته این مصیبت و غم تا زمانی که امام عصر عج الله ظهور کنند و قواعد نظام ظلمت و رئوس شیطنت را از بین ببرند ادامه خواهد داشت.

سوال ۳: آیا بهتر نیست به جای عزاداری کردن برای امام حسین علیه السلام، این مخارج را برای فقرا هزینه کنیم؟

نذر شرعی یا نذر عرفی؟

در ابتدا برای پاسخ به این سوال باید ببینیم منظور از نذر کدام مورد است. اگر منظور نذر شرعی است که با الفاظ و صیغه خاصی ادا می شود که این مورد نوعی عهد است که انسان عهد می کند که مثلا اگر مریض من خوب شد من برای امام حسین علیه السلام نذری بدهم که به حکم قطعی عقل و نقل می گوید وفای به عهد واجب است.

اما به حکم نقل حضرت علی علیه السلام می فرماید کسی که عهد و پیمان ندارد ایمان ندارد و به خدا یقین ندارد. در آیه ۷ سوره انسان آمده است ( یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَیَخَافُونَ یَوْمًا کَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیرًا ) به عهد و نذر خود وفا می‌کنند و از روزی که شر و سختیش همه اهل محشر را فراگیرد می‌ترسند. در قرآن وفای به عهد را درباره ابرار و انسان های نیکو کار به کار می برد.

از نظر عقل هم همین طور است. حضرت علی علیه السلام می فرماید: زندگی امت های گذشته پایدار بود چون به عهد و پیمان وفادار بودند. اگر عهدی نباشد نظام اجتماعی مختل می شود.

اما منظور سوال این موارد نیست و منظور سوال اطعامی است که مردم برای امام حسین علیه السلام انجام می دهند که بدون صیغه نذر و عهد است که این اطعام می تواند به اشکال مختلف باشد.

آیا سوال کننده مخالف عزاداری است؟

نکته بعدی این است که آیا در شبهه با عزاداری مخالفت می شود که ظاهر سوال چنین چیزی را نمی رساند و سوال کننده با عزاداری مخالف نیست.

مثلا کسی می گوید ما ۱۰۰ میلیون پول داریم و صد هزار نفر هم فقیر داریم که به هر فقیری ۱۰۰۰ تومان بدهیم که این عقلایی نیست و این مبلغ برای فقرا فایده ای ندارد.

شما به جای این کار به ده نفر هر نفر ۱۰ میلیون پرداخت کن تا برای او فایده ای داشته باشد. می گویند بر فرض اینکه ۲ میلیون غذای نذری اقتصاد محرم است و توزیع می شود که با احتساب قیمت هر پرس ۵۰ هزار تومان می شود ۱۰۰ میلیار تومان که نهایتا به چند فقیر هم برسد که احتیاجی از او را بر آورده نمی کند اما اگر به هزار فقیر نفری ۱۰۰ میلیون کمک کنیم که بخش بزرگی از مشکلات آن ها را حل می کند و از فقر مطلق برون می آیند.

در واقع شبهه در پی ایجاد یک رجحان عقلی است و می گوید نذری برای امام حسین علیه السلام کار خیلی خوبی است ولی کمک به فقرا دارای اولویت بیشتری است و در واقع اولویت تعیینی دارد.

سوال کننده ادامه می دهد که حتی اگر امام هم اینجا بود به این کار دوم راضی تر بود که به ۱۰۰ نفر کمک کنیم. مگر شما در زیارت جامعه کبیره نمی گویید که امامان صاحبان عقل و عقل مجسم هستند؟ قطعا امام که مظهر عقل است همین کار دوم را قبول می کردند.

برای مشاهده دوره کامل «شبهات عاشورایی» کلیک نمایید

پاسخ به این شبهات

جواب نقضی

 اما به این شبهات دو دسته جواب داده شده است. دسته اول حمله به طراحان و ناشران شبهه است. مثلا به جای درمان ویروس به سازندگان آن حمله کنیم و بگوییم خدا لعنت کند آمریکا را که ویروس کرونا را ساخته و منتشر کرده است.

این جواب برای کسی که در بیمارستان بستری است فایده ای ندارد. جوانی که این شبهه در ذهن اوست و در آی سی یوی عقیدتی گرفتار شده است و راه فکری و عقیدتی او نسبت به امام حسین علیه السلام در حال بسته شدن است فایده ای برای او با این پاسخ نیست.

می گویند این همه آدم سالیانه به ترکیه و آنتالیا و سفرهای مختلف می روند چرا به این موارد اعتراض نمی کنید؟! قبل محرم مگر فقیر نیست که شما موقع محرم یاد فقرا می افتید؟! این حرف درستی است اما جواب این شبهه این نیست.

جواب حلی

اما دسته دوم اشکالاتی است که در رفع و دفع شبهه بیان می شود که اساسی است. مثلا می گویند این نذورات را اتفاقا افراد مستضعف پرداخت می کنند. مثلا در جنگ هشت ساله ببینید که کدام قشر بیشترین کمک را کردند و بیشترین شهید را دادند.

پاسخ این جواب این است که ما می خواهیم به امر عقلایی برگردیم. یک فقیر ممکن است در زندگی خود کاری انجام دهد که کار عقلایی نباشد. درست است این کار و نذری دادن برای امام خیلی خوب است اما عقلایی نیست و کار بهتر این است که این پول ها را جمع کنی و در جای بهتری خرج کنی.

پاسخ دیگری که داده می شود این است که شما می گویید که به فقرا کمک کنید ما می گوییم هیئت جدا و فقرا جدا هستند. یعنی هم هیئت دایر باشد و هم به فقرا کمک شود. اصلا به واسطه هیئت ها است که این نذری ها و کمک به فقرا شکل می گیرد.

اما پاسخ این جواب هم این است که اگر فرضا در کاری که گفتید نیاز فقرا برطرف می شد حرف شما درست بود امام بحث این است که این مقدار کمک کافی نیست و با وجود این همه فقیر جایی برای خرج در هیئت نمی ماند و اولویت و عقلانی این است که باز هم برای فقرا خرج شود نه هیئت.

عزاداری برای امام حسین

جواب اساسی به شبهه

اما پاسخ اصلی این است که ما از یک نکته ای کاملا غافل هستیم. شما بیان کردید که اقتصاد محرم که دو میلیون پرس غذا بود با هزینه حدود ۱۰۰ میلیارد تومان خرج امام حسین علیه السلام می شود.

حال ببینید در جامعه چند نفر فقیر داریم که فرض می کنیم یک میلیون فقر مطلق داریم. حال ما چقدر باید هزینه کنیم تا این تعداد از فقر مطلق رها شوند؟

حال این یک میلیون نفر، نفری ۱۰۰ میلیون می خواهند تا از فقر مطلق بیرون بیایند که مبلغی بالغ بر ۱۰۰ هزار میلیارد لازم داریم یعنی با اقتصاد اربعین و هزینه کرد اربعین از هزار فقیر مطلق یک نفر از فقر مطلق نجات پیدا می کند و ۹۹۹ نفر دیگر باقی می مانند!

فقر مادی محصول فقر فرهنگی است یعنی انحطاط اخلاق و افول فضیلت ها در جامعه. ما در دو بعد فقر فرهنگی داریم. اول در بعد فردی و دوم در بعد اجتماعی.

فقر فرهنگی در بعد فردی

فقر فرهنگی در بعد فردی حاصل محجور ماندن واجبات مال مثل خمس و زکات و کفارات است. در اسلام نظامات مالی تعریف شده است که اگر رعایت شود فقری باقی نمی ماند. مل خمس و زکات و …

خمس

از نظر دینی حق مالکیت مطلق از آن خداست و خداوند مثلا در بحث خمس ۲۰ درصد درآمد هر شخصی در عالم وجود که اختیار دارد و درآمد کسب می کند و سود کسب می کند را مال او نمی داند. مالک اوست و او باید مالکیت را تنفیذ کند.

در جامعه ای که رسما مومنین این جامعه حق امام جامعه را غصب می کنند و رسما مال اولاد حضرت پیامبر اکرم و فقرا غصب می شود و بر غاصبین حق حضرت زهرا سلام الله و اولادش لعنت می فرستند آیا این افول ارزش ها نیست؟ و این انحطاط و فقر فرهنگی و تولید فقر و محرومیت است.

زکات

درباره زکات روایت فرمود خداوند حق فقرا را در مال اغنیا قرار داده است. چرا حق فقرا را غصب می کنید و آیا با این حجم از مال حرامی که در جامعه توزیع می شود می توان حرف از کمال و احسان و کمک به فقرا زد؟!

اقسام کفارات

نظام کفارات اسلام با انواع و اقسامش اگر پرداخت شود، همه این موارد به اطعام فقرا ختم می شود و فقر از جامعه برچیده شود.

تغییر نظام هنجاری وقتی شکل بگیرد یعنی تبدیل ارزش ها به ضد ارزش ها صورت بگیرد و تجمل گرایی ها جای ساده زیستی را بگیرد، فقر به وجود می آید. مسابقه ای که در تمایلات و مطامع پست دنیوی به وجود آمده است مثلا همین ماشین ها و ویلاهایی که بعضی ها دارند آرزوی خانه دار شدن و ماشین دار شدن چند نفر را برآورده می کند و در این حالت تجملاتی چگونه حرف از فقر می زنید؟!

برای مشاهده دوره کامل «شبهات عاشورایی» کلیک نمایید

فقر فرهنگی در بعد اجتماعی

در بعد اجتماعی هم نگاه کنید که مثلا افرادی هنوز حقوق نگرفته اند که مالیات را از آن کم می کنند و یکی هم دهها میلیارد ثروت دارد که وقتی می خواهند بخشی از آن را به عنوان مالیات بردارند صدای خیلی ها در می آید و تحصن به پا می کنند. در بحث توزیع ثروت مثل یارانه ها می بینیم بزرگترین ظلم در جامعه است که قبض برق بعضی ها چند میلیون می شود که چند میلیون آن یارانه دولتی است که به این اشخاص تعلق می گیرد و از جیب فقرایی می رود که قدرتی برای مصرف ندارد.

ربا

بحث ربا که جنگ با خداست که خداوند در آیه ۲۷۹ سوره بقره می فرماید: ( فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ ) پس اگر ترک ربا نکردید آگاه باشید که به جنگ خدا و رسول او برخاسته‌اید.

و در آیه ۲۷۶ سوره بقره همچنین درباره ربا می فرماید: ( یَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا وَیُرْبِی الصَّدَقَاتِ ۗ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ کُلَّ کَفَّارٍ أَثِیمٍ ) خدا سود ربا را نابود گرداند و صدقات را افزونی بخشد، و خدا مردم بی‌ایمان گنه پیشه را دوست ندارد.

با این سیستم، تصور پویایی و تصور اینکه بتوان مردم را به آن اهداف عالیه عادلانه برسانیم محال است. شخصی خدمت امام علی علیه السلام هدیه ای آورد که حضرت فرمود قی کرده افعی را به من تعارف می کنی!

رانت و پارتی بازی

رانت ها و پارتی بازی ها و حق کشی ها و اختلاس ها فقر فرهنگی است. آیا می شود کسی ایمان داشته باشد و نگاه چپ به بیت المال مسلمین کند! با این کارها اعتبار و آبروی نظام اسلامی و امام زمان عج الله برده می شود. آیا در چنین جامعه ای حق فقرا به آنها خواهد رسید؟ هم از مال ۸۰ میلیون انسان جامعه و هم از آبروی امام در حال دزدیدن هستیم.

راه حل نهایی فقر زدایی

اما راه حل نهایی این نیست که حمله به محرم کنیم و آن را جمع کنیم بلکه راه حل این است که فقر فرهنگی را به اعتلای فرهنگی و ارتقای فرهنگی تبدیل کنیم که این اتفاق با فرهنگ حسینی به بهترین شیوه ممکن و در حد اعلای خود می افتد.

چون حسین علیه السلام مظهر عدالت و ظلم ستیزی و مکتب حق طلبی است. اما این که عدالت کجاست را خداوند در آیه ۲۵ سوره حدید اینگونه پاسخ می دهد ( لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمِیزانَ لِیَقُومَ النّاسُ بِالْقِسْطِ ) همانا ما پیمبران خود را با ادلّه و معجزات فرستادیم و با ایشان کتاب و میزان عدل نازل کردیم تا مردم به راستی و عدالت گرایند.

امام حسین علیه السلام مظهر عشق و محبت است کسی که وقتی با لشکر حر مواجه می شود، لشکری که قرار بود خون حسین و یارانش را بریزد با عشق خود سیراب کرد.

امام حسین علیه السلام مظهر ایثار است یعنی از مال و جان خود انفاق می کند. امام همه هستی خود را برای ماندگاری انسانیت و برای بقای کل هستی در طَبَق اخلاص قرار داد و فدا کرد و خون بهای نظام هستی شده است.

امام حسین علیه السلام مظهر کرامت انسانی است. شخصی خدمت حضرت آمد و گفت فقیرم و شنیدم شما خیلی بخشنده هستید . حضرت به مسئول مالی خود فرمود چقدر از اموال ما باقی مانده است که جواب داد ۴ هزار درهم. امام فرمود همه را بیاور و به این بنده خدا بده. ۴ هزار درهم را آوردند و به حضرت دادند و حضرت هم در ردای خود قرار داد و از گوشه در به فقیر داد تا فقیر او را نبیند و خجالت نکشد و فرمود ببخشید اگر کم است.

آن شخص گریه کرد و امام فرمود چرا گریه می کنی مگر کم است؟ شخص گفت نه آقا من مانده ام که چطور این دستان پر مهر می خواهد در خاک پنهان شود!

کارکرد هیئات مذهبی

کارکرد اول

هیئت و حسینه و مجالس عزا دو کارکرد اصلی دارند. کارکرد اول ارائه تصویر عینی و عملی و عملیاتی از فرهنگ و مکتب امام حسین علیه السلام است که در واقع به عنوان شعاعی از انوار خورشید عالم تاب مکتب حسینی عمل می کند.

در هیئت کسی مزد نمی خواهد و بی منت کار می کند. نه تنها خرج نمی گذارد بلکه خرج می کند و به این کار هم افتخار می کند و مسابقه خدمت و نوکری است. اخلاص محصول هیئت و مکتب امام حسین علیه السلام است تا جایی که این اخلاص به جایی می رسد که شخص از جان خود هم مایه می گذارد. همه این فرهنگ عالی که در جهاد و شهادت می بینید حاصل مکتب حسینی است.

کارکرد دوم

کارکرد دوم هیئات که کانون های عرضه و ارائه تصویر مکتب حسینی هستند بحث دعوت و تبلیغ است. ما فقر فرهنگی داریم که تمام تار و پود جامعه جهانی را گرفته است که حاصل حکومت شیطان بر نظام جهانی است که در واقع پلیدی ها را به جامعه ما هم منتقل می کند.

این مشکل وجود دارد ولی می خواهیم آن را تبدیل به یک فرهنگ حسینی کنیم که با کارکرد دوم هیات مذهبی این دعوت و تبلیغ عملیاتی می شود. مثلا خیّری را دعوت می کنند تا کار خیری صورت گیرد که در این جلسات پذیرایی می شود و به نحوی این افراد را جلب می کنند و با آنها ارتباط برقرار می کنند.

بعد از ایجاد ارتباط محبت آمیز مبلغی برای کار خیر از خیرین دریافت می شود. حال اگر کسی بگوید شما که می خواهید چند میلیون خرج این افراد خیّر کنید همین مبلغ را برای فقرا خرج کنید!

و این درخواست بسیار احمقانه است و می دانند که با این خرج کردن ها می خواهیم دل این افراد نرم شود و ارتباط برقرار شود تا با این مثلا ۵ میلیون خرجی که کردیم چند میلیار یا چند صد میلیون پول به دست بیاوریم و اتفاقا امر عاقلانه همین کار است.

برای مشاهده دوره کامل «شبهات عاشورایی» کلیک نمایید

سه نوع رزق معنوی در هیئات مذهبی

هیئات در کارکرد تبلیغی و تبشیری و دعوت خود یک گل ریزان حسینی برای پیوند عموم جامعه با فرهنگ متعالی عاشورا هستند. در این گلریزان متصدی اصلی خود حضرت هستند که نوکران و خدمه ایشان سه نوع رزق و پذیرایی معنوی دارند.

رزق معنوی اول

اولین رزق، کرامت و معجزه و شفای دردمندان است. اکثر مردمی که با امام حسین علیه السلام ارتباط برقرار می کنند به خاطر این است که از حضرت کرامت می بینند و مشاهده می کنند که حضرت کاری می کند که بقیه نمی توانند انجام دهند. این رزق معنوی است که قلوب را به هم مرتبط می کند. مثلا کسی که بچه اش را امام حسین علیه السلام شفا داده است، این شخص دیگر از امام دست بر نمی دارد.

رزق معنوی دوم

دومین رزق، اشک است. هر کسی با هر روحیه و باطنی که باشد وقتی که وارد مجلس حضرت می شود ( به شرطی که ظلمت محض نباشد ) و اشکی می ریزد متصل به فضای بیکران طهارت و نور شخصیت امام حسین علیه السلام می شود و این یک رزق بزرگ معنوی است.

رز معنوی سوم

سومین رزق، اطعام است که نصیب کسانی می شود که اطعام می کنند ( خیّرین ) و کسی که سر سفره حضرت می نشید و غذا می خورد ارتباط عمیق قلبی و حس تعلق با کسی که اطعام می دهد برقرار می کند. و وقتی چنین حس تعلقی با شخصیت بی مانندی مثل امام حسین علیه السلام باشد که مظهر همه خوبی های عالم است، چه حس و حالی به شخص دست می دهد؟

اصلا مقصد اصلی این اطعام فقرا نیستند بلکه کسانی هستند که در ابعاد مختلف و با اعتبارات مختلف در عناصر فرهنگی جامعه دخیل هستند و می توانند تغییری حاصل کنند.

بهترین مدل علمی و عملی جامعه آرمانی

حال ما یک مدل علمی و عملی کاملا موفق و حاضر در صحنه از جامعه مورد نظرمان داریم و این جامعه عبارت است از اربعین و فضای اربعینی.

این فضا جدای از عالم است و یک جلوه ای از جامعه آرمانی حسینی است که در قطعه محدودی از زمین و زمان است. و ایده آل این است که در مکان های مختلف و در همه زمان ها توسعه پیدا کند.

محوریت این جامعه آرمانی مستضعفین هستند. خداوند در آیه ۵ سوره قصص می فرماید: ( وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ ) و ما اراده داشتیم که بر آن طایفه ضعیف و ذلیل کرده شده در آن سرزمین منّت گذارده و آنها را پیشوایان (خلق) قرار دهیم و وارث (ملک و جاه فرعونیان) گردانیم.

مدیریت جامعه آرمانی اربعین

این افراد مستضعف در اربعین متصدی و نقش آفرین هستند و مدیریت صحنه را بر عهده دارند و می بینید که افراد با کمترین امکانات چه کارهایی را انجام می دهند.

فضای آرمان شهر اربعینی بر مبنای ایثار است چون قرار شد مکتب و فرهنگ حسینی جلوات ایثار داشته باشد نه حتی مواسات و انفاق.

این بندگان خدا یک سال از همه خوشی های خود می گذرند و با نداری پس انداز می کند تا از زوار حسین علیه السلام پذیرایی کند. در اربعین کرامت را با تمام وجود می بینیم. خودش و خانواده خودش با التماس پذیرایی می کنند. کسی نمی تواند در ذره ای از این اخلاص در اربعین شک کند و این افراد دنبال هیچ سود و منفعت مادی نیستند.

این افراد فقط دنبال حسین….. هستند و حسین…… هستند و حسین و….. فرهنگ حسینی و عاشورا هستند و این حقیقت دین است که اینگونه متجلی شد.

نتیجه نهایی

حال به شبهه کننده می گوییم که شما قرار بود با خواباندن عمود خیمه امام حسین علیه السلام از هر صد نفر یک نفر را به نوایی برسانی که نخواهد رسید. به فرض هم که این کار انجام شد پس تکلیف دیگران چه می شود جز اینکه دست نیاز به ذلت به سمت جامعه ای منحط و فقیر فرهنگی دراز کرده اند نیست. اما با پیشنهاد ما اینگونه نیست.

در اربعین امام حسین علیه السلام که یک مدل موفق از جامعه آرمانی و حسینی و مهدوی و فرهنگ حسینی است با اعجاز خود همه صد نفر در اوج عزت و کرامت و نه با خفت و خواری و ذلت هزاران نفر دیگر را با عشق و محبت بر سر سفره خود نشاندند.

برای مشاهده دوره کامل «شبهات عاشورایی» کلیک نمایید

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.