سخن چینی
سخنچینی یکی از صفات اخلاقی ناپسند و مذموم است که در دین مبین اسلام از آن منع شده است. متأسفانه امروزه بعضی از افراد در جامعه گرفتار این رذیله اخلاقی هستند. این گناه که بهعنوان یکی از گناهان زبان شناخته میشود، منشأ بسیاری از ناملایمات و جنایات در تاریخ بوده است. ما در این مقالهی کوتاه، نگاهی اجمالی، اما کاربردی به این صفت ناپسند اخلاقی خواهیم داشت.
سخنرانی حجه الاسلام قرائتی(سخن چینی)
تعریف سخن چینی
سخنچینی یعنی بازگو کردن سخنان و حرف های شخصی نزد شخص دیگر با هدف از بین بردن روابط دوستانه آن دو نفر که میتواند آن حرفها درست و حقیقت و یا کاملاً دروغ باشد. تعبیر دیگری که برای سخنچینی بکار برده می شود «نمّامی» است.
علل و انگیزه های سخن چینی
در کتابهای اخلاقی متعددی به بیان علل و انگیزههای شکلگیری صفت سخنچینی در فرد، اشاره شده است. در ادامه به بیان چهار علت میپردازیم.
- ضربه زدن به کسی که سخنش بازگو میشود: سخن چینی میتواند ریشه در حسادت یا دشمنی با فردی داشته باشد که میخواهد از طریق از بین بردن وجهه و آبروی او بهوسیله سخنچینی از او نزد دیگران، به آن فرد ضربه بزند.
- اظهار محبت به کسی که نزد او سخن دیگری نقل میشود: گاهی هم سخن چینی به انگیزه تملق و چاپلوسی نزد دیگران انجام میشود تا از این طریق خود را خیرخواه و دلسوز او نشان دهد
- تفریح و سرگرمی: گاهی هم تنها عامل سخن چینی، قلب مریض در فرد سخن چین است که باعث انجام این عمل زشت میشود. چون تنها افراد دارای قلب مریض از دیدن از بین رفتن روابط دوستانه بین دو نفر لذت میبرد.
- هرزه گویی: گاهی اوقات نیز فرد سخن چین انگیزه مشخصی برای سخن چینی ندارد، بلکه به خاطر نداشتن قید و بندی در سخن گفتن یعنی هرزهگویی و احیاناً پرحرفی، سخن چینی میکند.
آثار سخن چینی
سخن چینی نیز مانند دیگر صفات ناپسند اخلاقی دارای آثار و پیامد های سوء است. در ذیل به برخی از آن ها اشاره می کنیم.
- از بین رفتن رابطه ها: سخن چینی دوستیها را به دشمنی بدل میکند. سخن چین خواسته یا ناخواسته موجبات جدایی دو دوست، دو برادر، دو همکار و … را فراهم میکند.
- از بین رفتن شأن و منزلت سخن چین: بعد از مدتی و با آشکار شدن دروغهای سخنچین، دیگر کسی به او اعتنایی نمیکند و احترامش را میان مردم از دست خواهد داد.
- دچار شدن به عذاب اخروی: از آنجا که سخنچینی از گناهان کبیره است، علاوه بر ضررهای دنیوی، عذاب آخرت را نیز در پی خواهد داشت
- مستجاب نشدن دعاهای سخن چین: خداوند متعال سایه رحمتش را از سر فرد سخنچین بر میدارد و دعاهای او را مستجاب نمیکند و حتی بالاتر از این دعای کسانی که بینشان یک انسان سخنچین باشد را نیز قبول نمیکند. فیض کاشانی در کتاب مهجه البیضاء از کعب الاحبار نقل میکند که خداوند متعال دعای حضرت موسی (ع) و قوم بنیاسرائیل را نپذیرفت به دلیل اینکه بین مردم یک انسان سخنچین ایستاده بود.
درمان سخن چینی
سخن چینی نیز مانند بسیاری از صفات ناپسند اخلاقی، کاملا قابل درمان است. در درمان سخن چینی دو راه حل اساسی وجود دارد:
- توبه و توکل بر خداوند متعال: قطعاً کسی که از سخن چینی، نادم و پشیمان به درگاه خداوند برود و از او کمک بخواهد، خداوند کریم او را یاری خواهد داد.
- از بین بردن انگیزه های سخن چینی: اگر فردی به خاطر حسادتی که در وجودش هست سخنچینی میکند با از بین بردن حسادت، سخنچینی او نیز درمان میشود. همینطور انگیزههای دیگر، فرد سخن چین ابتدا باید انگیزه یا انگیزههای خود را برای سخنچینی پیدا کند و سپس برای از بین بردن آنها اقدام نماید.
- توجه به عواقب زیان بار سخن چینی: یکی دیگر از راهحل های مؤثر برای از بین بردن سخن چینی توجه به آثار منفی این عمل زشت در دنیا و همچنین آثار منفی آن در آخرت است.
سعایت، بدترین نوع سخن چینی
سعایت نوعی از سخنچینی است. اگر سخن دیگران را نزد کسی که از او میترسند(مانند پادشاهان و امیران) نقل کنند، سعایت نامیده میشود. آیت الله نراقی رحمه الله علیه سعایت را بدترین نوع سخنچینی می داند و گناه آن را از انواع دیگر نمیمه بیشتر دانسته و بر این عقیده است که منشأ آن طمع و حسادت است.
سخن چینی جایز!
نکته قابلتوجه این است که ما نوعی سخنچینی داریم که نه تنها حرام نیست بلکه جایز نیز هست. آیتالله نجفی رحمه الله علیه در کتاب جواهرالکلام مینویسد: سخنچینی میان نیروهای دشمن بهمنظور ایجاد اختلاف بین آنان جایز میباشد. نجفی، جواهرالکلام، داراحیاء التراث العربی، ج۲۲، ص۷۳
با سخن چین چگونه رفتار کنیم؟
یکی از سؤالاتی که ممکن است در مبحث سخنچینی به وجود بیاید این است که در مواجهه با فرد سخن چین چه رفتاری از خود بروز دهیم؟ جواب این سؤال را مرحوم فیض کاشانی در کتاب شریف مهجه البیضاء آورده است. ایشان ۶ راهکار را در این مواقع پیشنهاد میکند که به قرار زیر است:
- تصدیق نکردن حرف های سخن چین: اولین راهکار ارائهشده تصدیق نکردن و تائید نکردن حرفهای فرد سخنچین است. به نظر میرسد این برخورد منجر به مأیوس شدن سخنچین از سخنچینی خود میشود.
- بازداشتن او از سخن چینی: ازآنجاکه سخنچینی یکی از گناهان کبیره است، بر هر مسلمانی واجب است که نهی از منکر کند و فرد سخنچین را از سخنچینی که یک عمل حرام در اسلام بشمار میرود، منع نماید.
- گمان بد به دیگران نبردن با شنیدن سخنان سخنچین: اگر در اثر حرفهای فرد سخنچین به دیگران گمان بد ببریم و به دیگران بدبین شویم درواقع سخنچین را به هدف خود رساندهایم.
- تجسس نکردن درباره درستی یا نادرستی کلام سخنچین: بههیچعنوان نباید درباره درستی یا نادرستی کلام سخنچین تجسس و تفحص کنیم زیرا در این صورت بهنوعی برای حرفهای سخنچین اهمیت قائل شدهایم.
- بازگو نکردن حرف های سخن چین: در صورت بازگو کردن حرفهای سخنچین درواقع خودمان هم تبدیل به فردی شدهایم که سخنچینی میکند.
- او را دشمن خود بدانیم: ما باید فرد سخنچین را دشمن خود بدانیم در این صورت همیشه او را در حالتی میبینیم که میخواهد به ما ضربه بزند و دلسوز و خیرخواه ما نیست.
سخن چینی در اسلام
دین اسلام با توجه به اثرات منفی سخنچینی بر روی زندگی دنیا، از آن بهشدت نهی فرموده و مردم را به ترک آن تشویق نموده است. در ادامه بررسی این رذیله اخلاقی در آیات قران کریم و روایات اهلبیت میپردازیم.
حتما بخوانید: دوره کاربردی ترک گناه، تغییر عادت و رفتار
سخن چینی در آیات قرآن کریم
سوره مبارکه رعد آیه ۲۵
وَالَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَیَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَیُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولَئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَهُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ
و کسانى که پیمان خدا را پس از بستن آن مى شکنند و آنچه را خدا به پیوستن آن فرمان داده قطع می کنند و در زمین فساد مى کنند بر ایشان لعنت است و بد فرجامى آن سراى ایشان راست.
یکی از مصادیق روشن آیه بالا همین سخن چینان هستند زیرا رابطه دو انسان را قطع می کنند و در زمین هم فساد می کنند.
سوره مبارکه همزه آیه ۱
وَیْلٌ لِکُلِّ هُمَزَهٍ لُمَزَهٍ
وای بر هر عیب جوی سخن چین.
سوره مبارکه قلم آیه ۱۱
هَمّازٍ مَشّاءٍ بِنَمیمٍ
از کسانی که بسیار عیب جو و سخن چین هستند پیروی مکن.
سوره مبارکه قلم آیه ۱۳
عُتُلٍّ بَعْدَ ذلِکَ زَنیمٍ
سخن چین کینه توز و پرخور و خشن و بدنام است.
قرآن مجید از سخن چین به عنوان زنیم یعنی کسی که اصل و نسب روشنی ندارد نام می برد و این دلیل بر عظمت این گناه است.
سوره مبارکه مسد آیه ۴
وَامْرأتُهُ حَمّالَهَ الْحَطَبِ
زن او: ابی لهب آن هیزم کش آتش افروز نیز اهل جهنم است
قرآن مجید به کسانی که با نمّامی و سخن چینی آتش کینه و عداوت را میان مردم برمی افروزند هشدار می دهد و آنان را به عذاب دوزخ تهدید می کند، چنان که درباره یکی از همسران ابی لهب به نام امّ جمیل این آیه را می فرماید.
سخن چینی در روایات اهل بیت
رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلم فرمود: لَا یَدْخُلُ الْجَنَّهَ نَمَّامٌ ؛ سخن چین وارد بهشت نمی شود. بحارالانوار، ج۷۲، ص۲۶۸
امام باقر علیه السّلام فرمود: الْجَنَّهُ مُحَرَّمَهٌ عَلَی الْقَتَّاتِینَ الْمَشَّاءِینَ بِالنَّمِیمَه ؛ بهشت بر قتّاتین یعنی کسانی که برای فساد بین مردم گام بر می دارند حرام است. وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۳۰۶
پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلم فرمود: لَا یَدْخُلُ الْجَنَّهَ قَتَّاتٌ یَعْنِی نَمَّاماً وَ قَالَ صلی الله علیه و آله یَقُولُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ حَرَّمْتُ الْجَنَّهَ عَلَی الْمَنَّانِ وَ الْبَخِیلِ وَ الْقَتَّاتِ وَ هُوَ النَّمَّام ؛ خدای عزّوجلّ می فرماید: بهشت را بر چند گروه حرام کرده ام که یکی از آن ها سخن چین است. بحارالانوار، ج۷۲، ص۲۶۴
امام صادق علیه السلام فرمود: أَرْبَعَهٌ لَایَدْخُلُونَ الْجَنَّهَ الْکَاهِنُ و َالْمُنَافِقُ و َمُدْمِنُ الْخَمْرِ و َالْقَتَّاتُ و َهُوَ النَّمَّامُ؛ چهار کس از رفتن به بهشت محرومند: کاهن، منافق، دائم الخمر آن که به خوردن شراب معتاد است. (سخن چین. وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۳۰۹)
امام صادق علیهالسّلام فرمودند: و انّ مِن اکبرِ السحرِ النمیمه یُفَرقُ بها بینَ المتحابینَ و یُجلبُ العداوهُ علی المُتَصافیینِ و یُسفَکُ بها الدماءُ و یُهدَمُ بها الدُورُ و یُکشَفُ بها الستورُ و النمامُ شرُّ مَن و طَئَ الارضَ؛ امام صادق (علیهالسّلام) پس از بیان اقسام سحر میفرماید: جز این نیست که بزرگترین اقسام سحر، نمامی است که به واسطه آن بین دوستان جدایی میاندازد و دشمنی را بجای صفا در بین کسانی که با یکدیگر یکرنگ بودند قرار میدهد و به سبب سخنچینی خونها ریخته میشود و خانهها خراب میشوند و پردهها کشف میشود و نمام بدترین کسانی است که روی زمین راه میرود. طبرسی، احمد بن علی، احتجاج، ج۲، ص۸۲
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: عَذَابُ الْقَبْرِ یَکُونُ مِنَ النَّمِیمَهِ…؛ عذاب قبر به خاطر سخن چینی است. بحارالانوار، ج۷۲، ص۲۶۵
یک حکایت
در روزگاری مردی غلامی را برای خود خرید که مشکل سخنچینی داشت و با اینکه فروشنده غلام به او در مورد سخنچین بودن او هشدار داده بود اما توجهی به او نکرد و گمان کرد شاید این خصیصه غلام دردسرساز نشود. بعد از چند روز غلام به همسر ارباب خود بهدروغ گفت: شوهر تو دیگر تو را دوست ندارد و در فکر گرفتن همسر جدیدی است اگر میخواهی میتوانم مشکل تو را حل کنم ولی فقط به موی زیر گلوی شوهرت نیاز دارم تار او را طلسم کنم تا عاشق تو شود. غلام بعد از آن نزد ارباب خود رفت و به او گفت: همسرت با مرد دیگری در ارتباط است و قصد کشتن تو را دارد، اگر حرف مرا باور نمیکنی امشب خود را به خواب بزن تا بفهمی من به تو دروغ نمیگویم. همان شب درحالیکه مرد خود را به خواب زده بود متوجه شد همسرش با یک چاقو بر سر بالین او آمده و ظاهراً قصد کشتن او را دارد، بلافاصله بلند شده، با او درگیر شد و در نهایت همسرش را کشت. غلام وقتی متوجه شد خانم ارباب کشتهشده سریع رفت و خانوادهاش را باخبر کرد، آنها سریع آمدند و آن مرد را کشتند و در نهایت بین قوم مرد و قوم زن جنگ بزرگی درگرفت و افراد زیادی کشته شدند و همه اینها به خاطر سخنچینی بهدروغ غلام بود.
سخن آخر
سخن چینی یا همان نمامی یکی از رذایل اخلاقی است که اگر در وجود کسی باشد علاوه بر آسیبی که بر دیگران دارد آسیب بزرگتری برای خود شخص سخنچین به ارمغان میآورد. اما خبر خوب این است که میشود با انجام راهکارهایی این خصیصه را در وجود خود از بین برد که مهمترین و تأثیر گذارترین آنها توبه و طلب کمک و استعانت از خداوند مهربان و تواناست.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.