یاد خدا + صوت

یاد خدا و دعوت ما به سوی خداوند یک دعوت دائمی و ادامه دار است که به آن فراخوانده شدیم. این مطلب از آیه ۶ سوره انشقاق به خوبی آشکار است. اما حرکت به سوی خدا و یاد او چه تاثیراتی بر زندگی ما دارد؟

خداوند در آیه ۱۵۲ سوره بقره می فرماید:( فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ وَاشْکُرُوا لِی وَلَا تَکْفُرُونِ )

(پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و شکر نعمت من به جای آورید و کفران نعمت من نکنید )

سنت خداوند بر این است که بنده به سوی مولا حرکت کند نه اینکه مولا به سمت بنده.حرکت کند. حرکت مولا سمت بنده در صورتی است که بنده حرکت خود را به سمت مولا شروع کند.

طبق آیه فوق در صورت حرکت بنده به سوی مولا، مولا هم حرکت بنده را بی جواب نمی گذارد و او را در رسیدن به هدف نهایی که رضایت پروردگار و رسیدن به مقام قرب اوست یاری می کند

همچنین آیات دیگری هم وجود دارند که این مطلب را بیان می کند. مثل آیه ۷ سوره محمد که می فرماید: (یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ یَنصُرکُم وَیُثَبِّت أَقدامَکُم)

اما تصوری که در بین ما به اشتباه وجود دارد این است که خداوند باید به سمت بندگان خود حرکت کند. در حالی که شروع ای حرکت با بنده است و خداوند یاری دهنده کسانی است که قدم در این راه نهاده اند.

یاد خدا

اشتباه در تصورات مذهبی و معارف

از مشکلات دیگری که دامن گیر افراد می شود، تصور این افراد در تفسیر اصطلاحات مذهبی است که باعث می شود راه را گم کنید و به بیراهه بروند.

مکتب های غربی یا حتی مکتب هایی که تنها ادعای مذهب دارند می توانند این تفسیرها و توضیح های اشتباه را برای افراد به وجود آورند.

واژه شکر

برای نمونه در تفسیر واژه ( شکر ) اینگونه بیان می شود که ما باید شکرگزار باشیم. اما شکرگزاری را محدود به الفاظ

شکرگزاری می کنند و آن را کافی می دانند. در حالی که این واژه معنای دقیق و مراحل و ارکان مختلف دارد.

شکر عبارت است از شناخت نعمت های مختلف و تشکر و قدردانی از نعمت دهنده. در این تعریف ابتدا باید نعمت های الهی را بشناسیم تا بهتر بتوانیم از عهده شکر آن برآییم.

ارکان شکر

عمل شکر دارای ارکان مختلف است که عبارتند از این که در مرحله اول باید صاحب نعمت را بشناسیم و خصلت های او را بدانیم.

در مرحله دوم باید بعد از شناخت نعمت ها حالت خضوع و فروتنی در برابر منعم پیدا نماییم و در مرحله آخر باید نتیجه این شناخت و خضوع در عمل ما پیدا شود و شکر به صورت های مختلف صورت گیرد.

اما در مکتب های غربی یا شبه مکتب های مدعی مذهب، همین که واژه شکر به زبان بیاید کفایت می کند و افراد با گرویدن به این مکاتب و یا پیروی از آنها فهم درستی از اصطلاحات مذهبی پیدا نمی کنند.

این مکاتب یا افراد بعضا خطرناک هستند. چون از آیات و روایات هم برای خود شاهد مثال پیدا می کنند.

اما شاهد مثال آنها این گونه است که مواردی را از آیات و روایات پیدا می کنند که گفته ‌های آنها را تایید می کند و این شاهد مثال ها را بدون شناختن جایگاه آن به مطلب مورد نظر خود می چسبانند.

لذا باید با ذهن خالی سراغ آیات و روایات برویم تا راه درست را پیدا کنیم و در دام این مکاتب گمراه کننده نیفتیم.

در اینجا با سه گروه مواجه هستیم:

  1. گروه اول که پیرو منابع غربی و غیر وحیانی هستند
  2. گروه دوم که منبع را غیر وحیانی قرار می دهند و ولی چون ظاهر مذهبی دارند و از منابع روایی و قرآن مواردی را پیدا می کنند و آن را به مطالب و گفته های خود می چسبانند.
  3.  گروه سوم منابع را وحیانی قرار می دهند و درباره هر موضوعی دنبال حرف اصلی دین هستد تا حرف اسلام را بیان کند.

در میان این سه گروه، گروه دوم، گروه خطرناکی هستند که به نام دین حرف خود را به ذهن مخاطب القاء می کنند.

موارد یاد خدا

شکرگزاری

دومین موردی که در آیه ۱۵۲سوره بقره بعد از یاد خدا ذکر شده بحث شکرگزاری است.

از نمونه های بارز یاد خدا، شکرگزاری است که توضیح مختصری درباره آن داده شد.

شکرگزاری اقسام مختلفی دارد که عبارتند از:

  1. شکر زبانی: این است که بنده به اندازه عقل و شعور خود تشکر و تمجید لفظی و زبانی از خداوند داشته باشد.
  2. شکر قلبی: این است که همیشه به یاد نعمت های او باشد و خضوع و خشوع او با شناخت نعمت های خداوند افزون شود.
  3. شکر عملی: این است که بنده سعی کند تا نعمت های خداوند را در راه درست و طاعت او مصرف کند.

اگرچه طبق حدیثی از پیامبر اکرم صلوات الله علیه ما هرگز نمی توانیم به صورت همیشگی یاد خداوند باشیم.

حضرت می فرماید: ( یا علی، ثَلاثٌ لاتُطیقُها هذِهِ الاُمَّهِ: اَلْمُواساتُ لِلاَْخِ فى مالِهِ; وَ اِنْصافُ النّاسِ مِنْ نَفْسِه وَ ذِکْرُ اللّه عَلى کُلّ حالِهِ وَ لَیْسَ هُوَ: «سُبْحانَ اللّهِ وَ الْحَمْدُللّهِ وَ لا اِله اِلاّ اللّهُ وَ اللّهُ اَکْبَر» ولکن اذا وَرَدَ عَلى ما یَحْرُمُ عَلَیْهِ خافَ اللّه – عَزَّ وَ جَلَّ – عِنْدَهُ وَ تَرْکِه.)

سه کار هست که هرگز امت من توان انجام آن را ندارند:

اول مواسات و شریک قرار دادن برادران خود در مال و دوم اینکه حق مردم را از مال خود بدهد (حق الناس) و سوم اینکه همیشه یاد خدا باشد ( و یاد خدا فقط ذکر خدا به لفظ نیست بلکه باید در عمل یاد خدا باشیم)

نماز

از موارد بسیار مهم یاد خدا نماز است که متاسفانه بهای کمتری به آن داده می شود و مورد بی مهری قرار می گیرد.

آیت الله قاضی رحمه الله علیه که از اعجوبه های فقاهت و عرفان هستند و شاگردان بزرگی همچون آیت الله بهجت رحمه الله علیه و تربیت کردند می فرماید اگر کسی بر نماز های پنج گانه مراقبت کند به مقام های عالیه می رسد و اگر نرسید مرا لعن کند.

از نمازهای مستحب موکد که آثار دنیوی و اخروی بسیار زیادی دارد، نماز شب است.چون نمازی است که واجب نیست و اگر کسی به نمازی که واجب نیست اهمیت بدهد قطعا از اجر زیادی برخوردار است.

تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها

از مواردی که امام صادق علیه السلام آن را از مصادیق یاد خدا شمرده است، تسبیحات حضرت زهرا سلام الله است.

این تعقیب را زمانی رسول خدا به فاطمه زهرا سلام الله آموخت که حضرت در انجام امور روزانه خانه به سختی افتاده بود و از پدرش در خواست کرد تا خادمی برای او پیدا کند.

پیامبر به فاطمه فرمود آیا می خواهی چیزی به تو بدهم که از خادم هم بالاتر باشد؟

زها سلام الله علیها موافقت کرد و حضرت رسول به جای خادم ذکری را به او آموخت که به تسبیحات حضرت زهرا معروف شد.

بازدارنده های از یاد خدا

همانطوری که خدا را یاد می کنیم مسائلی باعث می شود از ذکر خدا غافل شویم و دچار فراموشی یاد خدا شویم که به چند مورد آن اشاره می کنیم.

در آیه ۱۹ سوره مجادله یکی از این موارد را بیان می کند که می فرماید: ( إِسْتَحْوَذَ عَلَیْهِمُ الشَّیْطَانُ فَأَنسَاهُمْ ذِکْرَ اللَّهِ أُوْلَئِکَ حِزْبُ الشَّیْطَانِ أَلَآ إِنَّ حِزْبَ الشَّیْطَانِ هُمُ الْخَاسِرُونَ‏ )

شیطان

در این آیه شیطان با تسلط بر بندگان علت غفلت از یاد خدا بیان می شود لذا باید جلوی پیش روی گام های شیطان گرفته شود.

نفوذ شیطان به صورت گام به گام و آهسته است. با این روش حتی افراد مذهبی هم گرفتار دام شیطان می شوند و تا به خود بیایند اتفاقاتی ناگواری رخ می دهد که ممکن است قابل جبران نباشد.

فضای مجازی

فضای مجازی می تواند گذرگاه مهمی برای نفوذ و تسلط شیطان باشد. به این صورت که در ابتدا شیطان  موارد کوچک را برای ما عادی و کوچک جلوه می دهد.

برای نمونه شاید برای ما خیلی مهم نباشد که عکس پروفایل ما در فضای مجازی چگونه باشد. لذا ممکن است عکسی که از نظر حجاب وضع مناسبی ندارد را انتخاب نماییم.

با وسوسه های شیطان و این استدلال شیطانی، خود را قانع می کنیم که چون فضای مجازی هست پس اشکالی وجود ندارد که عکس ما وضع خوبی هم نداشته باشد.

اما این استدلال دقیقا نقطه شروع نفوذ شیطان در جان ماست تا ما را آهسته آهسته به جایی برساند که همه این موارد و موارد بزرگ تر را برای ما عادی جلوه دهد.

پس مومن باید جلوی گام اول شیطان را بگیرد تا شیطان نتواند گام های بعدی را بردارد و ما را به نقطه ا ی برساند که همه چیز برای ما عادی شود.

آرزو داشتن

خداوند در آیه ۳ سوره حجر می فرماید: ( ذَرْهُمْ یَأْکُلُوا وَیَتَمَتَّعُوا وَیُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ )

(بگذارشان تا بخورند و برخوردار شوند و آرزوها سرگرمشان کند پس به زودى خواهند دانست )

مخاطب این آیه کسانی هستند که فطرت خود را نابود کردند و آن چنان غرق در آرزوهایشان شدند که دیگر امیدی به هدایت آنها نیست.

لذا خداوند می فرماید آنها را رها کنید تا فقط بخورند و لذت ببرند. چون نور هدایت در آنها هیچ تاثیری ندارد.

فرق آرزو با هدف

آرزو مقوله ای است که به واسطه خیال بنا نهاده می شود که در روایات اهل بیت علیه السلام از آن نهی شده است.

علت نهی ائمه علیهم السلام این است که آرزوها باعث فراموشی قیامت می شود.

اما هدف مقوله ای است که براساس تفکر و عقل و برنامه ریزی شکل می گیرد و بر اساس واقعیت و با توجه به تلاش های فرد بنا نهاده می شود.

با توجه به این تفاوت ها در آرزوها نمی توان برنامه ریزی کرد ولی در هدف می توان برنامه ریزی داشت و آینده ای را بر اساس برنامه ریزی و تلاش تصور کرد.

تکاثر

خداوند در آیه ۱ سوره تکاثر می فرماید: (أَلْهَاکُمُ التَّکَاثُرُ ) (مباهات و افتخار بر یکدیگر [به ثروت و کثرت نفرات] شما را [از پرداختن به تکالیف دینی و یاد آخرت] بازداشت )

کلمه الهاکم از ریشه ( لهو) است که به معنی مشغول کردن است. مشغول کردن و سرگرم شدنی که باعث می شود انسان از کارهای مهمتر باز ماند.

 تکاثر به معنی زیاده خواهی و فخر فروشی به واسطه مال و فرزند است.

تکاثر می تواند در موارد مختلفی اتفاق بیفتد که به وسیله آن افرادی بر افراد دیگر فخر فروشی کنند.

برای نمونه کثرت در مال که به صورت گسترده ای در حال اشاعه است به اینصورت است که من اموال بیشتری یا بهتری نسبت به شما دارم. ( من ماشین خارجی دارم و شما ندارید)

کثرت در تعداد که شان نزول این آیه هم همین مورد است که دعوایی بین دو قبیله در کثرت نفرات در گرفت.

قبیله اول که در شمارش تعداد افراد قبیله خود باخته بود نتیجه را قبول نکرد و گفت باید جنین های در شکم زنان حامله را هم بشمریم.

در اینصورت هم نتوانست نتیجه را به نفع خود تغییر دهد و گفت باید مردگان خود را هم بشماریم که این آیه نازل شد. از موارد دیگر تکاثر می توان به کثرت در عمر، مال، غذا و …..اشاره کرد.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.